عدنان طباطبایی در گفتگویی به چرایی فشارهای بین المللی به ایران پرداخته است.

به گزارش خبرآنلاین، «عدنان طباطبایی»، مدیر عامل و کارشناس ایران و منطقه خلیج فارس در موسسه کارپو آلمان در گفتگو با تسنیم می‌گوید: پیش از برجام، موضوع هسته‌ای دستاویز اصلی عربستان برای ایران‌هراسی بود و حال که این مسئله حل شده است، بهانه جدیدشان حزب الله و سیاست منطقه‌ای ایران است. 

«عدنان طباطبایی»، مدیر عامل و کارشناس ایران و منطقه خلیج فارس در موسسه کارپو آلمان درباره برخی از تحولات منطقه و ایران 

تسنیم: راجع به بحثهایی که در خصوص آزمایش‌های موشکی ایران مطرح می‌شود و آن نگرانی‌هایی که در غرب در این‌باره ابراز می‌شود، آیا فکر می‌کنید که غرب باید نگران آزمایش‌های موشکی ایران باشد؟

 اینکه آیا غرب باید نگران باشد، خوب بستگی به این دارد که منافع‌اش را در چه می‌داند، مثلاً منافع خود در این می‌داند که ایران یک کشور قوی و مستقل باشد یا اینکه مثلاً مایل نیست که ایران روی پای خودش بایستد، و به غرب یا به کشورهای دیگر وابسته باشد.

در این رابطه، آن چیزی که من در رسانه‌های اروپایی و آلمان می‌بینم، وجود نوعی نگرانی از این بابت است که فکر می‌کنند این موشک‌ها سلاح‌های هجومی از دید ایران هستند و در واقع ایران می‌خواهد از موشک‌ها برای حمله به دشمنانش استفاده کند. ولی حرف ایران این است که می‌گوید این‌ها سلاح‌های دفاعی بوده و ما می‌خواهیم ظرفیت دفاعیمان را گسترش بدهیم و خوب احساس می‌کنم که این نوع برداشت در غرب درک کاملی از آن حاصل نشده است، اینکه فعالیت‌های نظامی ایران برای گسترش قدرت دفاعی‌اش است.

پس به نظر شما آیا ایران حق دارد که این کارها را انجام بدهد، یعنی این توانمندی دفاعی‌اش را حفظ بکند و اینکه چرا ایران دارد این کار را انجام می‌دهد؟

نه تنها حق دارد بلکه موظف به این کار است. یعنی بنا به تجربه‌ای که ما در جمهوری اسلامی طی دوران جنگ و دفاع مقدس داشته است، می‌دانیم که ممکن است از کشورهای منطقه به ما حمله بشود و هیچ کسی در این دنیا نیست که بیاید و به ما کمکی کند. در واقع ما تنها خودمان هستیم و خودمان باید توانایی دفاعی را داشته باشیم و در این وضعیت نمی‌توانیم روی ظرفیت دفاعیمان کار نکنیم و این حق را به همه کشورهای جهان داده اند و مسلماً ایران هم این حق را دارد.

خب این مسأله را در خصوص شرایط منطقه چطور می‌بینید؛ این که افزایش یا حفظ آمادگی نظامی که ایران به دنبال آن است، آیا شرایط منطقه این اقدام ایران را موجه می‌کند تا توانمندی نظامی خود را حفظ کند و آن را افزایش بدهد؟

در واقع ما فکر می‌کردیم تأثیری که برجام در منطقه می‌گذارد به این شکل خواهد بود که منطقه امن‌تر می‌شود، چون به نوعی استدلال طرف مقابل این بود که ما اطمینان داریم ایران کشور مسلح به سلاح هسته‌ای نخواهد شد و به کشورهای منطقه گفته می‌شد که برجام به نفع امنیت منطقه است. ولی متأسفانه برداشت بیشتر کشورهای منطقه و به خصوص کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به صورتی شکل گرفت که آنها احساس نگرانی بیشتری می‌کنند.

پذیرش برجام  از سوی آن‌ها، در واقع برجام به این قیمت به دست آمد که سلاح‌های زیادی به قیمت میلیاردها دلار برای گسترش نیروهای مسلحشان خرج شد. عربستان، کویت و قطر جنگده‌های جدیدی خریده‌اند، سلاح‌های فوق العاده زیادی خریده‌اند، عربستان در مسأله خرید سلاح از روسیه پیشی گرفته است و سومین کشور جهان از نظر مخارج نظامی است. با این گفتمانی هم که این کشورها نسبت به ایران نشان می‌دهند، و گفتمانی که از تل‌آویو و از طریق نتانیاهو می‌شنویم ایران باید آمادگی داشته باشد که در هر لحظه بتواند از خودش دفاع کند. در این منطقه مشاهده می‌کنیم که سلاح‌های زیادی خریداری می‌شود، مدرن‌ترین سلاح‌ها به زرادخانه‌ها اضافه می‌شود و ایران ناچار است که هم ظرفیت نظامی و دفاعی‌اش را به دست خودش گسترش بدهد تا هم به محیط داخل این پیغام را بدهد که ما حواسمان جمع است و در هر لحظه می‌توانیم از کشورمان دفاع کنیم و هم به طرف مقابل (خارج) هم بگوید که فکر نکنید که ما این ظرفیت‌ها را نداریم و شمایی که این تسلیحات را خریداری می‌کنید، ما خودمان آن‌ها را تولید می‌کنیم، یعنی این توانمندی هست که در داخل به دست آورده‌ایم.

شما به سومین کشور پرهزینه در زمینه مخارج نظامی، یعنی عربستان اشاره کردید؛ یکی از کشورهایی که از ایران به‌خاطر حفظ آمادگی دفاعی و افزایش آزمایش‌های موشکی انتقاد می‌کند، عربستان است. در صورتی که این کشور هم‌اکنون تهاجمی را علیه یمن دارد،‌ یعنی علناً تجاوز نظامی کرده و مخارج نظامیش هم خوب مشخص است. کشور کوچکی مثل امارات هم که در این حمله مشارکت دارد، بودجه نظامی‌اش چندین برابر بودجه نظامی ایران است. آنها احساس نگرانی می‌کنند و از یک طرف ایران را متهم می‌کنند که به اینکه تجهیزات نظامی تولید می‌کند تا از آن‌ها برای حمله به کشور دیگر استفاده کند. در این صورت به نظر شما، طبق شواهد موجود و یا سوابق تاریخی، ایران این تسلیحات را برای حمله به کشورهای دیگر تولید می‌کند؟ آیا نمونه‌ای وجود دارد که به اصطلاح ایران طی سال‌های اخیر آغازگر جنگی علیه کشوری باشد؟ یا آن کشورهایی که چنین انتقاداتی از ایران می‌کنند، خود آغازگر نزاع‌ها و درگیری‌های بوده‌اند و صلح و قانون را نقض می‌کند؟ 

به نظر من در این میان نباید از یک نکته غافل شد، اینکه عربستان در این دوران 35 یا 37 ساله اخیر که ایران تحت تحریم قرار گرفته بود و در واقع در سراسر دنیا با ایران دشمنی می‌شد و در منطقه یک نوع خلاء ایجاد شده بود، عربستان توانست به خوبی این خلاء را پر کند. عربستان از لحاظ اقتصادی شریک اصلی غرب و به خصوص آمریکا بود و به راحتی می‌توانست در منطقه هر کاری که می‌خواست انجام دهد، هیچ نگرانی امنیتی‌ نداشت، چون می دانست اگر اتفاقی بیافتد آمریکا در واقع پشت سرش ایستاده است. اما هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم که سیاست دولت آقای اوباما از ریاض فاصله گرفته است؛ به طوری که وقتی اوباما به ریاض سفر می‌کند، هیچ یک از مقام‌های بالادستی سعودی از او استقبال نمی کند. عربستان بعد 35 یا 36 سال دارد احساس می‌کند که در منطقه تنها است و در مقابل ایرانی را می‌بیند که مرحله به مرحله از فضای تحریم‌ها و خصومت‌های بین‌المللی خارج می‌شود. این برای عربستان موجد نگرانی است، زیرا ایران را به صورتی قدرتی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی می‌بیند تا اینکه خطری امنیتی از جانب ایران حس کند.

من فکر کنم عربستان اصلاً نگران از این بابت نگرانی ندارد که ممکن است ایران بخواهد به آن حمله کند، البته سابقه‌ای از اینکه ایران جنگی را آغاز کرده باشد نیز وجود ندارد. اینکه ایران بتواند از خودش دفاع کند و نیروهایی را برای دفاع از منافع خودش در منطقه دارد این به جای خود که به نظر من حقی هست که ایران دارد و از این بابت عربستان نگران است که جایگاه ویژه خود را در منطقه از دست بدهد.

 این مسأله‌ای در راستای نگرانی عربستان از توافق برجام تلقی می‌شود؛ در خصوص تحولات اخیری که بین ایران و عربستان در روابط دو جانبه اتفاق افتاده نظرتان چیست؟ آیا این را می‌شود دلیلی بر رفتارهای اخیر عربستان در افزایش تنش با ایران توصیف کرد، اینکه حوادثی در حج و فاجعه منا رخ داد و واکنش‌های داخلی در ایران باعث شد که عربستان روابط خود را  با تشدید کند و هر روز چالش بیشتری را ایجاد کند؟

متأسفانه به نظر می‌رسد که عربستان از آنجا که به ناچار به طور همزمان درگیر بحران‌های مختلفی است، به یک دشمن نیاز دارد. هم‌اکنون در عربستان تعداد زیادی از جوان‌های تحصیل‌ کرده وجود دارند که خواهان مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و دیگر به این سادگی راضی به این نیستند که رژیمی آنجا بر سر کار باشد که مشارکت مردم را همچنان محدود می‌کند.

این در حالی است که خاندان سعودی از طریق همراهی و اتحاد با وهابی‌ها در این کشور تلاش دارند مشروعیت کسب کنند و به دنبال آن بتوانند از این طریق شیعه‌هراسی را به یک دستور کار ضروری در کشور تبدیل کند که شیعه هراسی یک موضوع واجبی برای گفتمان عربستان باشد. یعنی ما باید شیعه هراسی کنیم تا هم وهابی‌های داخل حاکمیت راضی باشند و هم دیگر مناطق حاشیه جنوبی خلیج فارس یک نوعی دشمنی را در تشیع ببینند.

یعنی عربستان به دنبال این سیاست‌ها است؟

بله. عربستان به این موضوع نیاز دارد. از طرف دیگر سعودی‌ها از لحاظ اقتصادی هم دچار مشکلات زیادی هستند. سعودی‌ها با کاهش قیمت نفت مواجه هستند، در حالی که باید همکاری‌اش را با کشورهای همسایه‌اش گسترش دهد. به صورتی که ایران‌هراسی محور همکاری‌های دو طرف شده است.

از نظر امنیتی، عربستان از حملات داعش در خاکش احساس خطر می‌کند. طی جنگ علیه یمن، حوثی‌ها در مقابل توانسته‌اند حملات قابل توجهی را در جنوب عربستان انجام دهند و تمامی این موارد نگرانی‌های زیادی را در داخل این کشور ایجاد کرده است.

از یک طرف دیگر، چالش‌هایی بین محمد بن نایف ولیعهد و وزیر کشور با محمد بن سلمان وزیر دفاع و جانشین ولیعهد وجود دارد؛ اینکه کدام یک از آن‌ها قرار است جایگزین محمد سلمان بشود. اما در داخل ایران اصلاً این بحث ها وجود ندارد.  ایران اصلاً هیچ انگیزه‌ای برای دشمنی با عربستان را ندارد. مسلماً عربستان رقیب ایران است ولی اینکه بخواهد با آن دشمنی کند، من چنین عملکردی را نمی‌بینم. این دولت (ایران) دارد تلاش خود را می‌کند تا در نشست‌های مختلف و در قالب‌های مختلف کانال‌های گفتگو رو باز کند، ولی ظاهراً عربستان فعلاً این توانایی را یا این خواسته و انگیزه را ندارد.

خیلی‌ها بر این نظرند که گسترش گروه‌های تندرو و افراطی تروریستی در منطقه و خطراتی که برای اکثر نقاط جهان دارند نتیجه حمایت فکری عربستان و وهابیت است. حتی اخیراً در کنگره آمریکا هم بحثی هم مبنی بر دخالت یا حمایت عربستان از حوادث 11 سپتامبر 2001 مطرح شد. در این وضعیت که عربستان خود را در جایگاه متهم مشاهده می‌کند. حال می‌توان اینگونه تحلیل کرد که عربستان برای فرار از جایگاه متهم است که چنین سیاستی را در پیش گرفته است؟

واقعیت این است که طی هفت تا هشت ماه اخیر مقالات زیادی علیه عربستان در رسانه‌ها منتشر شده است. احساس بنده این است که این روند رسانه‌ها به نوعی جبران دوران 20 سال گذشته بوده است که طی آن هیچ هیچ چیز منفی در مورد عربستان منتشر نکرده بودند. اما حالا طی هفت تا هشت ماه، مقالات زیادی در این زمینه منتشر شده و روی افکار عمومی تأثیر زیادی گذاشته است و خوب مقامات عربستان هم شاهد آن هستند. این یک تجربه جدیدی است که رسانه‌ها اینچنین علیه‌ آنها کار می‌کنند یا لااقل دارند یک سری مسائل و واقعیت‌هایی را عنوان می‌کنند.

عربستان در مقابل برای اینکه بتواند به نوعی این رویکرد را خنثی کرده و یا آن را به صورتی پنهان کند،‌ اعلام می‌کند که مثلاً ایران در عربستان عملیات دارد یا حزب‌الله در سوریه چه می‌کند و این موضوعات را خیلی برجسته می‌کند. در بیانیه اجلاس اخیر سازمان همکاری اسلامی هم حزب‌الله را  محکوم کردند.

به نظر من، پیش از برجام، موضوع هسته‌ای دستاویز اصلی عربستان برای ایران‌هراسی بود. حال که این مسأله حل شده است، بهانه جدیدشان حزب الله و سیاست منطقه‌ای ایران است و تلاش دارند آن را محکوم کنند. این وضعیت درباره رویکرد اسرائیل نیز صادق است و این رژیم برای اینکه موضوع فلسطینی‌ها و مصایب آن‌ها مطرح نشود، به دنبال بزرگ کردن ایران‌هراسی است.

ولی من فکر می‌کنم که این گفتمان خریداری ندارد، به خصوص در افکار عمومی در غرب. در واقع هم‌اکنون در اروپا و آمریکا یک نوع انتظاری در افکار عمومی وجود دارد که با عربستان برخوردی صورت گرفته و یا دستکم نسبت به آن عکس‌العملی نشان داده شود.

5050

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 550396

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 9 =