آب بهتر است یا ثروت؟! با نگاهی به کوه بهرآسمان

آیا در طرح معدن‌کاری در منطقه‌ی کم‌مانند بهرآسمان که تامین‌کننده‌ی بخش در خور توجهی از آب‌ دشت‌های جیرفت و بم است، یک محاسبه‌ی درست سود و زیان (مهندسی ارزش) صورت گرفته است؟

یک موضوع معروف در کلاس انشانویسی مدرسه‌ها، در چهل پنجاه سال پیش، «علم بهتر است یا ثروت؟» بود که کم‌کم صورت مَثَل سائره یافت و انواع حکایت‌ها پیرامون آن شکل گرفت. در آن سال‌های دور انتظار می‌رفت که شاگرد مدرسه انشای خود را با عبارت معروف «البته واضح و مبرهن است که علم بهتر است...» آغاز کند. اما، گویا به شکلی ناسازه‌وار (پارادوکسیکال) همگان در بیرون از مدرسه معترف بودند که ثروت بهتر است، چرا که کار شخصی را بهتر راه می‌اندازد!

به نظر می‌رسد که جوهره‌ و هدف پرسش یادشده، تاکید بر اصالت کار درازمدت و سودرسان‌ به‌ همه (کار علمی) در برابر کار زودبازده و مفید به حال خود (ثروت‌اندوزی) بوده است.

در موضوع حفظ آبخیزهای کشور هم سوگمندانه باید گفت که با وجود تظاهر همگانی به آگاهی بر ارزش کوهستان‌ها در تولید و نگاهداشت آب که سودمند برای همگان است، اما "ثروت" (در معنای فایده‌ی شخصی) است که خط خود را در جامعه به پیش می‌برد. صاحبان ثروت (که این‌روزها، با عنوان احترام‌آمیز "کارآفرین" خوانده می‌شوند) افراد یا گروه‌های بسیار کوچک دارای نفوذهستند که به راحتی امکان دسترسی به محافل تصمیم‌گیرنده را دارند. این کارآفرینان محترم می‌توانند با گرفتن کاغذهایی به نام "مجوز" جنگل را ببُرند، کوه را ببَرند، و هزاران شغل کوچک محلی را نابود سازند تا یک کسب بزرگ برای خود و کاری برای چند نفر راه بیاندازند.

یک روند خصوصی‌سازی در کشور در حال پیشرفت است که با عنوان‌های فریبنده‌ا‌ی مانند برون‌سپاری، اجرای اصل چهل و چهار قانون اساسی، و سپردن کار مردم به مردم، در واقع پروژه‌ی  تبدیل منابع ملی به اموال شخصی یا فدا کردن منافع همگانی به نفع گروه‌های خاص را پیش می‌برد. در موضوع بهره‌برداری از سنگ مس یا آهن در کوهستان بهرآسمان (استان کرمان، شمال شهر جیرفت) هم، مانند دیگر معدن‌ها، دولت با گرفتن مبلغ اندکی به عنوان حقوق مالکانه، منابع طبیعی ملی را در واقع به "زر ناسره" خواهد فروخت. دارندگان منافع در این طرح، از ارزش ماده‌ی معدنی که برداشت خواهد شد، از "توسعه‌ی اقتصادی"، و از ایجاد شغل می‌گویند، اما از نابود شدن آبخیز و چراگاه، از آلوده شدن منطقه به غبار و  سم‌های ناشی از برداشت گستره‌ی سنگ، از تخریب چشم‌انداز و جاذبه‌های طبیعی، از اثر منفی راه‌های دسترسی بر زیست‌بوم منطقه، و از برهم خوردن آسایش و امنیت عشایر و روستانشینان بر اثر شدآمد خودروهای فوق سنگین چیزی نمی‌گویند.

ذخیره‌های معدنی، البته از ثروت‌های ملی هستند که برداشت آن‌ها می‌تواند نقشی در ارتقای اقتصاد ملی داشته باشد، اما در کوهستان‌های پرشیب که دست‌کاری در سامانه‌های طبیعی سبب فرسایش شدید و جبران ناپذیر خاک و همچنین موجب وارد شدن آسیب جدی به منابع ارزشمندتر آب می‌شود، نباید معدن‌کاری کرد. از این‌رو، مخالفت عشایر و روستانشینان اطراف بهرآسمان و همچنین کشاورزان شهر جیرفت و کنشگران محیط زیست با برداشت از معدن‌های این منطقه که عنوان "حفاظت شده" دارد و یک گنجینه‌ی ملی تنوع زیستی هم هست و نگاهداشت آن بخشی از تعهدهای جهانی کشور به معاهده‌های بین‌المللی به شمار می‌رود، درست و قانونی است.

یادآور می‌شود که کوهستان بهرآسمان به همراه کوه شاه از آبخیزهای مهم جنوب شرق کشور است و چند رودخانه، از جمله هلیل‌رود که مهم‌ترین رود جنوب شرقی کشور است، وسفره‌های زیرزمینی دشت‌های جیرفت و بم و...  از این کوه‌ها آب می‌گیرند. در مورد هلیل‌رود لازم به یادآوری است که آثار تاریخی شگفت‌آور و تازه کشف‌شده‌ی معروف به "تمدن جیرفت" یا کُنارصندل بیانگر نقش بی‌مانند کوه‌ها و رودها در پدیداری و پایداری تمدن انسانی است. در امتداد هلیل‌رود، تا همین چند دهه پیش، بیشه و جنگل‌های انبوه وجود داشته که از بخش‌های جلگه‌ای آن آثاری باقی مانده و بخش‌های کوهستانی آن هنوز هم در خور توجه هستند. همچنین در انتهای هلیل‌رود، تالاب ارزشمند جازموریان را داشتیم که تنظیم‌کننده‌ی هوای منطقه و تامین‌کننده‌ی آب سفره‌های زیرزمینی و زیستگاه زمستانی ده‌ها گونه پرنده بوده است.

فیروز میرزا فرمانفرما، که در سال‌های  60-1258 خورشیدی حاکم کرمان بوده است، در سفرنامه‌ی خود(1) اشاره می‌کند که «این رودخانه در میان جنگل واقع شده... و جنگل بسیار بزرگ و انبوه از گز می‌باشد» یا از ده ریگان و اطراف قریه‌ی برج می‌گوید که «جنگل بسیار خوب به‌قاعده‌ای است. مثل کلاردشت مازندران، خوش هوا و باصفا با درّاج و چرغی و تیهوی زیاد...». در منطقه‌ی مهروییه نیز تا اوایل دهه‌ی هفتاد خورشیدی، جنگل انبوهی وجود داشت که عکس و فیلم‌های آن موجود است. به نظر می‌رسد که ساخت سد جیرفت که جریان طبیعی هلیل‌رود را مختل ساخت، همچنین افزایش جمعیت، و توسعه‌ی کشاورزی با مصرف بی‌ضابطه‌ی آب... سبب تخریب این جنگل‌ها و خشک شدن تالاب جازموریان و پایین رفتن شدید سطح سفره‌های آب زیرزمینی منطقه‌های عنبرآباد و کهنوج شده است. در این شرایط، ضروری است که از وارد ساختن تنش‌های بیشتر به این حوضه‌ی آبی جدا جلوگیری شود. تامل برانگیز است که در کوهستان بهرآسمان به منظور حفظ دریاچه‌ی سد جیرفت، پروانه‌ی چرای دام صادر نمی‌شود (اگرچه دام بی‌پروانه در منطقه زیاد است) اما قرار است که اجازه‌ی معدن‌کاری داده شود!

در روز 25 مهر، ده‌ها کوه‌نورد به همراه محیط‌بانان اداره‌ی محیط زیست جیرفت در منطقه‌ی بهرآسمان گرد هم آمدند و ضمن جمع‌آوری زباله‌های بخشی از یک مسیر صعود، به عنوان نمایندگان سازمان حفاظت محیط زیست و ده‌ها گروه و انجمن کوه‌نوردی، برای چندمین بار اعتراض خود را به طرح برداشت سنگ آهن یا مس در این زیستگاه و آبخیز کم‌مانند اعلام داشتند.

گروه‌های کوه‌نوردی جیرفت و دیگر شهرهای استان کرمان، هیات کوه‌نوردی شهرستان جیرفت، انجمن کوه‌نوردان ایران، گروه دیده‌بان کوهستان، انجمن دوستداران دماوند، انجمن پایشگران محیط زیست ایران، انجمن حرمت حیات، انجمن داوطلبان سبز، جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست، و انجمن مهندسان معمار دانشگاه تهران از جمله سازمان‌هایی هستند که به همراه چند هزار تن از افراد دوستدار طبیعت، تومار مخالفت با هرگونه معدن‌کاری در بهرآسمان را امضا کرده‌اند.

Bahraseman

 

پی‌نوشت

  • 1) فیروز میرزا فرمانفرما، سفرنامه‌ی کرمان و بلوچستان، به کوشش منصوره اتحادیه و سعاد پیرا، نشر تاریخ ایران، 1380، صص 58 و 117 . فیروز میرزا همچنین در صفحه‌های 77، 93، 122، 124، 126 و 141 این کتاب از جنگل‌های انبوه در بمپور، کهنوج، رودبار، دوساری، و ده بکری می‌نویسد.
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381974

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناشناس IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
    1 0
    به نظر من واقعا ما در استفاده از محیط طبیعی داریم مثل مکاتب قدیم پوزیتویستی و مکاتب قدیم که بهره کشی از طبیعت برای توسعه و قوی تر شدن چوامع بود استقاده می کنیم، بدون اینکه به مکاتب اسلامی توجهی کنیم و در استفاده از طبیعت به فکر حفظ منابع باشیم، کشورهای اروپایی و امریکا بعد از مدت ها به این نتیجه رسیدند که باید به حفظ منابع برای آیندگان یا توسعه پایدار پرداخت ، ولی ما بدون توجه به ارزش های والای اسلام در استفاده از محیط طبیعی به بهره کشی از طبیعت برای سود شخصی و نه همگانی می پردازین، که هزینه گرانی را پرداخت خواهیم کرد،