شما در هر موقعیتی که باشید حرف ها و ایده ها، محصولاتی دارید که می خواهید که به اثر گذارترین شیوه آن ها را طرح کنید، این کتاب شما را با 6 کلید طلایی برای عالی و مستدام کردن ایده هایتان آشنا می سازد.

لذت مطالعه نوروزی با خبرآنلاین/5/

کتاب «ایده عالی مستدام» با عنوان فرعی «چگونه ایده هایمان را ماندگار کنیم» نوشته برادران هث با ترجمه سید رامین هاشمی و مجتبی اسدی یکی از کتاب های پرفروش سال 93 بود. کتابی که ترجمه یکی از پرفروش ترین کتابهای دنیای کسب وکار به نام Made TO Stick هم هست.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب سرشار از مثال‌های گوناگون از مشاغل و افراد گوناگون می‌باشد و همین ویژگی باعث شده است که طیف گسترده‌ از مخاطبان را شامل شود و محدود به گروه، تخصص و سازمان خاصی نباشد.


کتاب با داستانی متفاوت آغاز می شود:

«هنگامی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موعد مقرر به محل دادگاه رفت. درحالی که پیشاپیش جای نشستن همه شرکت کنندگان تعیین شده بود، دکتر مصدق وارد شد و به جای صندلی نماینده ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست.

قبل از شروع جلسه، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده انگلیس در نظر گرفته شده و جای شما آنجاست، اما پیرمرد توجهی نکرد. جلسه در حال آغاز بود و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خودش بنشیند، اما پیرمرد اصلاً نگاهش هم نمی کرد. جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به دکتر مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید، جای شما آنجاست. کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد که دکتر مصدق بالاخره به حرف آمد و گفت:

«شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است؟ نه جناب رییس، خوب می دانیم جایمان کدام است. اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود که دوستان بدانند بر جای دیگران نشستن یعنی چه. سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان اینجا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان ... .»

سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و بر روی صندلی خویش قرار گرفت. با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست، فضای جلسه تحت تأثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفت و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد (جالب اینکه عضو انگلیسی دادگاه لاهه نیز رای به نفع ایران داد!).

بنابراین گزارش، برادران هث در این کتاب سعی کرده اند به این سؤال پاسخ بدهند که چگونه از زمین خوردن ایده هایمان جلوگیری کنیم. آن ها شش اصل برای ماندگار کردن ایده ها بیان و برای انجام هر اصل روش های متعددی ارائه کرده اند...چند اصل را با هم مرور می کنیم:

اصل اول - مغز ساده: هیجان ایده باعث می شود که پرحرف باشیم، به حاشیه برویم و تمرکز نداشته باشیم. این پرحرفی، عدم تمرکز و مشخص نبودن مغز ایده از مهم ترین دلایل ضعف ایده ها است. باید شاخ و برگ ها را بزنید و اجازه دهید مغز ایده خودش را نشان دهد. اصل لازم موفقیت ایده (ولی نه کافی)، ساده بودن مغز ایده است. البته منظور از مغز ساده، یک جمله کوتاه نیست. بلکه جمله ای کوتاه و حکیمانه است که توجه را جلب کند؛ مانند: «موبایلی بسازیم که فقط یک دکمه داشته باشد»؛ ایده استیو جابز برای آیفون و یا «رادیویی که در جیب جا شود»؛ ایدۀ انقلابی ماسارو ایبوکا مؤسس سونی در ۶۰ سال.
اگر سه چیز بگویید مانند این است که هیچ چیز نگفته اید زیرا سه چیز در ذهن افراد باقی نمی ماند. محور کلیدی ایده خود را بیابید و فقط راجع به آن صحبت کنید.

اصل دوم - غیرمنتظره: مغز انسان توانایی عجیبی دارد. ما می توانیم از کنار برج میدان آزادی عبور کنیم و آن را نبینیم. مغز به راحتی می تواند کاری کند که چیزهای جلوی چشم مان را نبینیم. انسان ها روزانه حداقل ۴۰۰ تبلیغ می بینند و می توانند هیچ یک را به یاد نیاورند. علت این است که ما به مغزمان فرمان می دهیم که مکررات را حذف کن. حال با توجه به این توانمندی مغز، ما چگونه باید توجه مخاطب را به ایده خود جلب کنیم و چگونه اشتیاق آن ها را در زمانی که می خواهیم ایده خود را به آن ها بفهمانیم حفظ کنیم؟

انسان ها به چیزهایی که تکراری است توجه نمی کنند. آن ها به دنبال غیرمنتظره ها هستند. غیرمنتظره ها نظر افراد را جلب می کند، لکن توجه آن ها را حفظ نمی کند. برای حفظ آن باید در دانش آن ها شکاف ایجاد کنیم و با ایده خود آن را پرکنیم. برای اینکه بفهمید این یعنی چه، کتاب را بخوانید.

اصل سوم - ملموس: «ما باید تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم و از ظرفیت های خود در جهت دست یافتن به اهداف راهبردی نهایت استفاده را ببریم.» ازاین دست حرف ها خیلی زیاد شنیده می شود؛ به خصوص از سوی مسئولین کشور. بعد همه باز کار خودشان را می کنند، چون برایشان ملموس نیست.

وقتی که شما ایده خود را در چارچوب اطلاعات ملموس و فعالیت های انسانی توضیح دهید، نظر افراد به ایده شما جذب می شود. اجازه بدهید با مثالی برای شما موضوع را روشن کنم.

دانش آموزان همیشه می پرسند که جبر و ریاضی به چه دردی می خورد و کِی از آن استفاده خواهیم کرد. یک معلم پاسخ جالبی به دانش آموزان خود داده است. او گفته است: «هیچ وقت. شما هرگز از آن استفاده نخواهید کرد.» (غیرمنتظره) سپس به آن ها یادآوری می کند که: «افراد وزنه های سنگین بدن سازی را به این دلیل بلند نمی کنند تا اگر روزی شخصی در خیابان به آن ها حمله کرد، آماده باشند. آن ها به این دلیل این کار را می کنند تا سالم باشند، یا بسته ای را که خریده اند خودشان حمل کنند، یا نوه شان را بدون اینکه روز بعد بدن درد بگیرند بغل کنند. شما هم تمرینات ریاضی را انجام می دهید تا بتوانید توانایی تفکر منطقی خود را بهبود بخشید تا بتوانید وکیل، پزشک، معمار یا پدر بهتری باشید. ریاضی تمرین وزنه برداری ذهنی است. (ملموس) ریاضی خودش به تنهایی پایان راه نیست، بلکه راهی به سوی پایان است.»
ملموس صحبت کردن تنها راهی است که می توان مطمئن شد که ایده ما برای همه مخاطبان معنی واحدی دارد.

 

انتشارات آریاناقلم این کتاب را در 372 صفحه و با قیمت 20 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 405899

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۷:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
    115 3
    درود بر مصدق
  • بی نام IR ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
    72 21
    همیشه یک سوال تو ذهنم بوده که جواب منطقی براش پیدا نکردم.. چرا خیلی هایی که سنگ محمدرضا پهلوی رو به سینه میزنند هیچ وقت نمیگند دولت مصدق عزیز که یک وطن پرست واقعی بوود توسط همین خانواده در یک کودتا ساقط شد..