" در انفرادی آفتاب " به بازار کتاب آمد

مجموعه شعر در انفرادی آفتاب به قلم فرنگیس شنتیا وارد بازار کتاب شد .


کتاب در انفرادی آفتاب در قالب شعر سپید و درون مایه ای اجتماعی به بازنمایی دغدغه ها و رنج های انسان معاصر، فارغ ازکلیشه های جنسیتی رایج می پردازد و در تلاش است با نگاهی تازه تصورات قالبی نسبت به مقوله جنسیت را درهم شکسته و فضایی امروزی و ملموس را پیش روی مخاطب قرار دهد.
شاعر در انفرادی آفتاب ، مجموعه شعر خود را محصول حرفه روزنامه نگاری و متاثر از پنج سال قلم زدن در حوزه حوادث دانسته و می گوید : تماشای روزمره زندگی انسان هایی که درد می کشند ، رنج می برند اما باز هم ایستاده اند و باز هم هستند ،کشف و شهودی دردناک بود که نتیجه اش این کتاب شد . کتابی که شاید زبانی تلخ و گزنده دارد اما در واقعیت بیان واضح زندگی گروه های خاموشی است که طیف قابل توجهی از آنها را زنان تشکیل می دهند.
فرنگیس شنتیا با انتقاد از غلبه نگاههای فمینیستی در عرصه شعر زنان معاصر می گوید : متاسفانه لحن زنانه و اغراق آمیزی که شعر امروز را به سمت تقسیم بندی های نا مفهمومی مثل شعر زنانه و شعر مردانه کشیده است ، به شدت تحت تاثیر همین تفکرات نخ نما شده و دست چندمی است که با نام فمینیست به خورد افکار عمومی داده می شود و نتیجه اش همین است که می بینیم شعری که تحت تاثیر چنین تفکری خلق می شود پر از جارو و بشقاب و فنجان قهوه و لباس زنانه است . به زبانی دیگر این روزها واژه های کسالت باری مثل جارو و زودپز و قیچی در شعر زنان به معیار و خط کشی برای تفکیک قائل شدن بین زن روشنفکر امروز و زن مظلوم دیروز ، تبدیل شده و این جریان به شدت نازل که در شعر امروز به یک مد روشنفکری تبدیل شده به بدترین وجه ممکن به شعر معاصر ضربه می زند .
وی ادامه می دهد : در یک مقایسه کوتاه ، مروری بر شعر معاصر جهان عرب نشان می دهد که چگونه آثار خلق شده در آن کشورها ، فارغ از نگاههای جنسیتی مرزهای جغرافیایی خود را در می نوردد و به خوبی جای خود را در اروپا باز می کند و مخاطب آن را پس نمی زند . چرایی آن هم کاملا مشخص است .زیرا در بیشتر آثار آن شاعران حتی اگر زبان زبانی زنانه باشد ، آنچه بیشتر خودنمایی می کند ظرف و قالب اجتماعی است که شاعر درآن رشد و نمو کرده است . همانگونه که در زبان شعری بزرگانی چون غاده السمان یا نزار قبانی موجی از احساسات ناب عاشقانه و شخصی چنان استادانه با مسائل اجتماعی و تجارب خارج از فرد گره می خورد که خواننده را به حیرت و تحسین وامی دارد .
شاعر در انفرادی آفتاب با اشاره به جریانات شعری عجیب و غریبی که با الفاظ و عناوین گوناگون در مملکت ما شکل می گیرد ، می گوید : در کشوری که به شاعر بودن مردی افتخار می کنیم که در قرن هشتم با ذکاوت منحصر به فرد خود و به رندانه ترین شکل ممکن مضامین ناب عاشقانه را تبدیل به شعر اعتراض می کند ، و در مملکتی که نیما ، شاملو ، فروغ و سهراب هر کدام به سهم خود جریانات عمیق شعری را پیش روی نسل های بعد قرار می دهند ، ادعای جریان سازی در حوزه هایی مثل شعر چند صدایی ، شعر دهه هفتاد ، شعر پست مدرن و غیره و غیره فقط یک پز روشنفکر فکری است که حوزه جغرافیایی آن از چند انجمن ادبی و چند محفل خودمانی و به به و چهجه شنیدن فراتر نخواهد رفت .
این روزنامه نگار شیرازی در خصوص روند چاپ این مجموعه شعر ادامه می دهد:
هشت سال پیش زمانی که تصمیم به چاپ این مجموعه گرفتم بیش از هر چیز ذهن خودسانسور من که به اقتضای شغلم چنین شکل گرفته بود ، به من این نهیب را می زد که حالا زمانش نیست ... شاید وقتی دیگر . به بیانی دیگر وقتی فراز و نشیب های عرصه روزنامه نگاری و ناامنی های شغلی ناشی از تصمیم گیری های یک شبه معاونت مطبوعاتی آن زمان را می شد با گوشت و خون لمس کرد دیگر نه فرصتی برای عرض اندام در عرصه ای دیگر باقی می گذاشت و نه مجالی برای اثبات این واقعیت که بواسطه در هم شکستن ساختارهای ارتباطی دنیای امروز ، شعر و به طور کلی هنر مقوله ای جهانشمول است که دیگر مرزبندی نمی شناسد و زبان اعتراض مولف صرفاآنتولوژی محل تولد ، محل زندگی و محل مرگ او نخواهد بود .
اما برای من که نه از« هنر برای سیاست» چیزی می دانستم و نه علاقه ای داشتم که بدانم ،سرنوشت این مجموعه از قبل مشخص بود ، می دانستم که دست کم به لحاظ صراحت و خشونتی که در زبان جاری است شانس مجوز گرفتن این اثر در حد صفر بود .
اما به هر روی هر چه بود گذشت و به قول شاعر راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی

 

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 483689

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =