نامه گلایه آمیز پدری که دینش را به دنیای پسرش فروخت!

نامه مربوط به 350 سال پیش است. گلایه پدری از پسر، به خاطر این که همه زحمات او را برای عالم شدن بر باد داده و او را سخت رنجانده است.

امشب یک نسخه نجومی را ملاحظه می کردم. صفحات نخست آن مملو از یادداشت های مختلف نجومی و پزشکی و غیره بود. اما در لابلای این یادداشتها و به عبارت بهتر  در حاشیه آن، مالک نسخه که منجمی به نام محمد صادق منجم است، بسال 1085 یادداشتی خطاب به فرزندش نوشته و از برباد رفتن زحماتش برای عالم کردن این فرزند سخت گلایه کرده است. او از کسانی که بعدها به این نسخه دسترسی دارند خواسته است تا این متن را محو نکنند و الا به لعنت خدا و رسول گرفتار خواهند شد.
محتوای این نامه، حاوی شکایت او از فرزندش است که در طول سالیان نهایت لطف را در حق او کرده، تمام تلاشش را برای خدمت به وی و این که عالم نجوم شود بکار برده، اما متاسفانه این بچه به قول پدر، «بی غیرت»، همه آن زحمات را به باد داده و رنجش سخت پدر را فراهم کرده است!
نکته مهم این است که پدر دو بار تاکید می کند که به خاطر آن بچه، دینش را به دنیا فروخته و بر آن بوده است تا او فردی فاضل و عالم شود، اما همه آن صرف مال و تضییع عمر بی نتیجه بوده است.
و حالا، آخر عمری که از وی ناامید شده، دو خواسته را مطرح کرده است. نخست این که بعد از مردن، فکری برای نماز و روزه های از دست رفته او بکند و دوم نعش را به عتبات فرستد و تهدید کرده که اگر چنین نکند، در روز محشر، با او خصمی خواهد کرد.
البته دو سطر اول نامه، نجومی محض است، اما دقیقا بعد از آن متن نامه شروع می شود. دو کلمه از نامه هم محو شده که البته چندان مهم نیست و مطلب روشن است. مطلب دو سطر اول این است: «در درجات و بروج مقتدره و غیر ذلک از مدخلها رجوع به کتاب «مدخل کبیر» ابی معشر بلخی و «نوادر القضاء»‌ مومی الیه باید کرد که هر دو کتاب، نفیس و معتمدٌ علیه و مسائل کثیر الفایده دارد».

و اما نامه که بلافاصله دنباله آن دو سطر آمده:

اگر تو ای پسر بی غیرت من، غیرت بهم رسانی و الاّ این جانها که من از برای تو کندم، و زحمت بی نهایت کشیدم، همه لغو خواهد بود؛ و به جهت خاطر و محبت تو، در تصحیح کتب نجومی و سعی در منجم شدن و طالب علم شدنِ غیر علم نجوم نیز، و جان و عمر و مال خود را فدای تو کردن، اگرچه خسر الاخره شدم، و دین خود را به جهت دنیای تو فروختم، نهایت مطلب، [هدف] من که منجم شدن و فاضل شدن و فهمیده شدن تو بود تا حال تحریر که پنجم شهر صفر سنه خمس و ثمانین و الف 1085 است حاصل نشد، و مع هذا قدر من ندانستی تا نهایت رنجش از تو بهم رسانیدم، و بعد از موت من خواه فاضل و منجم و معقول و صاحب غیرت شده باشد و خواه خر نافهمیده مرا چه حاصل.
ای کاش مرا حق ـ سبحانه و تعالی ـ مواخذه و عذاب به جهت فروختن دین خود به دنیای تو نکردی، و همین [یعنی تنها] تأسف من به صرف مال و تضییع عمر خود بودی.
این چند کلمه به جهت آن قلمی شد که اگر بعد از موت من تو را ندامت از رنجانیدن من حاصل شود، و محبت های من که نسبت به تو کردم، هرگز از هیچ پدری نسبت به هیچ پسر خود مثل این به عمل نیامده، بخاطرت رسد، به جهت من نماز و روزه قضاء بخری در تمامی عمر من، و نعش مرا به عتبات عالیات بفرستی، و به جهت من ردّ مظالم بدهی، و اگر نه من با تو در یوم «یفرّ المرء من اخیه و امه وابیه و صاحبته و بینه» خصمی خواهم کرد بتو... [دو کلمه محو شده]
... این نوشته ها را حک کند یا بشوید یا این ورق را از این کتاب بیرون کند، عمداً و سهواً به لعنت خدا و نفرین سید الانبیاء و ائمه هدی و سیدة النساء و ملائکه مقربین و باقی انبیاء مرسلین صلوات الله علیهم اجمعین گرفتار شود. کتبه محمد صادق

رسول جعفریان

 

رسول جعفریان

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 405649

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 20
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    95 20
    خدا آخر عاقبت هممون رو ختم به خیر کنه؛ احساس کردم نامه ی پدرم خطاب به منه
    • بی نام A1 ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
      99 23
      ما که دلیل پسر رو نشنیدیم و یه طرفه به قاضی رفتن خطاست.این پدر خواسته پسرش عالم نجوم بشه و نشده و دلگیره.ما که نمیدونیم پسر چکاره شده.شاید دنبال چیز دیگه ای رفته که خیرش بیشتر به مردم رسیده.پس زود قضاوت نکنیم
  • بی نام CH ۱۶:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    13 49
    او از کسانی که بعدها به این نسخه دسترسی دارند خواسته است تا این متن را محو نکنند و الا به لعنت خدا و رسول گرفتار خواهند شد. پس چرا این را نوشته است؟
    • بی نام IR ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
      42 4
      خوبي عزيزم ؟؟
  • بی نام IR ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    32 30
    که چی زیرخاکی بیرون آوردی.. این کتابا رو که نباید بخونند باید قالب کنن به این خارجیا .
  • بی نام RO ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    37 29
    خيلي جالب بود ممنون. معلوم نيست اين پسر چه در حق اين پدر كرده كه لعن و نفرينشو خريده. والا ما كه اين همه پدر رو اذيت كرديم جز محبت و دعاي خير ازش نديديم. حقيقتا ما اولاد نسبت به پدر و مادر نامهربان و بي وفا هستيم.
  • گنجی پور IR ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    55 21
    از خداوند تبارک و تعالی میخواهم به حرمت حضرت محمد صلوات الله علیه و خاندان مطهرش این پدر رنجدیده را ببخشد و از گناهانش درگذرد . الهی انا انا و انت انت . انا عبدک الذلیل الحقیر المسکین و انت رب العظیم
    • بی نام IR ۱۹:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
      7 5
      انا انا انت انت ؛
    • بی نام IR ۰۶:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
      1 2
      رحمت خدا برشما انسان فهمیده این طلب مغفرت شما رو دیدم گفتم شاید حکمت نوشتن این جملات توسط اون پدر همین بوده خصوصا که تاکید کرده این نوشته ها از کتاب پاک نشه.بنده خدابعد عمری زحمت وقتی دیده دستش خالیه امده اینجا ناله کرده به امید اینکه دلسوخته ای یادی ازش کنه وطلب مغفرتی خدایش بیامرزد وهمچنین برای خودمان از حضرتش طلب مغفرت وتوفیق وعافیت میکنم
  • بی نام A1 ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    9 12
    بتیدپدردرموردپسرکه چکارکرده می گفت بعداین خواسته راازاوداشت من که دلیل این متن نامه رانفهمیدم
  • نیما RO ۱۹:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    27 2
    دین هم شده برای ی عده ای ..... . عجب وضعیه .
  • بی نام A1 ۱۹:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    34 18
    متن بی در و پیکر و بیشتر به درد پایداری ها و دلواپسان و احمدی نزاادی ها میخوره
    • بی نام A1 ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
      11 1
      وا چه ربطی داشت؟ احتمالا دلت خواسته بود آخر مجلس یه ذکر مصیبت داشته باشی جونم....
    • بی نام A1 ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
      1 13
      دلواپسی جرم نیست... رهبر انقلاب ما به دلواپس بودن خود میبالیم....
  • عباس م شصت و يك ۲۰:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    9 0
    قاطي اي بوده براي خودش.
  • حسن ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۲
    1 3
    بسيار عجيب بود
  • نبي AM ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
    2 3
    مثل اينكه اون پدر مي خواسته با منجم شدن پسرش عقده و كمبود هاي گذشته خودش را جبران كند. و. متن به فارسي و عربي است. يعني اون پدر إيراني نيست. و. ظاهرا به جاي دانشگاه و علوم نجوم ايشان را به حوزه علميه فرستاده اند. و اي پدر دانا چرا دينت را به دنيا فروختي. به چه بهائي. و. حالا بعد از اون ناداني ها تقاضاي جبران واجبات عبادات را داري.
  • azizi A1 ۲۰:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
    6 0
    متاسفانه دراین زمان بیشترپدرها دین خودرابه دنیا میفروشند.چه برای بچه هایش باشدیابرای خودش. قسم به زمان تمام انسانها درزیانکاری وخسرانند.مگرکسی که عمل صالح انجام دهد.وصبروتقوای الهی پیشه کند.سوره عصر.قرآن مجید. به نظر شما خواننده محترم کیست که درضررنیست.پس باید دراین دنیای آکنده درگناه فکری بحال قیامتمان بکنیم وگرنه ضرری جبران ناپذیرگریبانمان راخواهدگرفت.کوگوش شنوابه این حرفها.
  • اسحاقی A1 ۰۴:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
    2 0
    چرت است تو جه طور دینت را فروختی تا پسرت را عالم و دیندار کنی حتما از آن عالم هایی بشود که میلیارد میلیارد اختلاس کنند
  • چکو A1 ۰۵:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
    4 0
    آقاخیلی جالبست گوئی یومناحاضر.سعدی معتقداست کزبسی خلق است دنیایادگار.چندی پیش خبری مبنی برحراج خانه ای درترکیه بتوسط پدری که ازدست فرزندانش بتنگ آمده بودوبااعلان اینکه نمیخواهم این خانه بدست ورثه بی همه چیزبیغیرت بیافته منتشرشدظاهرا همیشه این جنگ پنهانی بین پسروپدر دونسل قدیم وجدیدودرحقیقت جابجائی معیارهابوده وچیزتازه ای نیست.پسرنوح پیامبررابنگریدوبادیدنقدوتعمق به زندگی خودواطرافیان.خدایاعاقبت محمودگردان.