نگرفتنت؟ چه طور تا حالا دستگیر نشدی؟ این جملات را خیلی شنیده ام و نه تنها من که بسیاری از روزنامه نگاران این جملات به گوششان آشناست. چرا؟ مگر روزنامه نگار چه می گوید و چه می نویسد که باید منتظر دستگیری و دردسر باشد. روزنامه نگاری ظاهرا شغل محترمانه ای است. روزنامه نگارها هم ظاهرا آدم های محترمی هستند.

البته همگان می دانند که روزنامه نگاری شغلی نیست که بتوان از راه آن معاش درست و حسابی ای برای خود دست و پا کرد اما با این حال روزنامه نگاری خیلی هم شغل بی اعتباری نیست. در تقویم روزی را به اسم خبرنگارها ثبت کرده اند. جشنواره ای مستقل به نام مطبوعات همه ساله برگزار می شود. به بهانه های مختلف از بعضی روزنامه نگاران تجلیل می شود و قس علیهذا. با این حال روزنامه نگاران همیشه متهمند. در هر بحرانی انگشت اتهام ابتدا به سوی روزنامه نگاران نشانه می رود و بعضی از مسئولان خیلی راحت سهل انگاری ها و خطاهای آشکارشان را به روزنامه نگاران نسبت می دهند. قولی است مشهور که: روزنامه نگاران مرغ عروسی و عزایند و فرجام محتومشان در هر صورت قربانی شدن است. جالب این که دوست و دشمن معترفند سرانه مطالعه در این سرزمین فاجعه آمیز است و تعداد کسانی که سراغ مطبوعات می روند روز به روز در حال کاهش است. و من مانده ام با این سرانه مطالعه و ورشکستگی مطبوعات چه طور روزنامه نگارها می توانند این قدر خطرناک ظاهر شوند؟ البته من نمی خواهم روزنامه نگاران را در عداد معصومین قرار دهم. آن ها هم مثل مابقی ابنا بشر جایزالخطایند و همان طور که از عالم و عامی و فاسق و زاهد و مومن و کافر ممکن است خطایی سر بزند از آنان نیز امکان سر زدن خطا وجود دارد. منتهی اتفاق بدی که در سرزمین ما در حال رخ دادن است این است که در اذهان عمومی روزنامه نگاری دارد به عنوان یک شغل خطرناک جا می افتد. شغلی که دارد حاکمیت را تهدید می کند و روزنامه نگاران نه به عنوان یک نیروی منقد و بلندگوی اکثریت خاموش که به عنوان اپوزسیون مشغول فعالیتند و به همین دلیل جایشان نه در تحریریه روزنامه و مجله که کنج زندان است.

پنداری روزنامه نگاری فی نفسه جرم است و انگاری روزنامه نگار مادرزاد مجرم. فقط باید کسانی زحمت بکشند و اسناد و مدارک مزدوری و خیانت این مظنونینِ همیشگی را در اختیار مقامات قضایی قرار دهند تا عدل الهی اجرا شود. سخنانِ آقای علی مطهری در دانشگاه علم و صنعت درباره وضعیت خبرنگاران و نگاهی که بخشی از حاکمیت به روزنامه نگاران دارد به شدت تاسف بار است. ایشان در قسمتی از سخنانشان می فرمایند:« الان خیلی از روزنامه نگاران نگران هستند و در وحشت اند که هر لحظه ممکن است آن هارا بگیرند». چرا؟ چرا به جای این که چپاولگران و غارتگران بیت المال در نگرانی و وحشت باشند روزنامه نگاران باید چو بید بر سر شغل ناپایدار خود بلرزند؟ دادگاه بابک زنجانی را می بینید؟ می بینید طرف با چه اعتماد به نفسی سخن می گوید و چطور همگان را به سخره گرفته است؟ چرا او و امثال او نگران نیستند و در وحشت به سر نمی برند؟ چرا اراذل و اوباشی که روز روشن بر روی زن و بچه مردم تیغ می کشند تا دارایی اندک آن هارا به غارت ببرند از هیچ کس و هیچ چیز نمی ترسند و حتی در هنگام ارتکاب جرم لزومی نمی بینند چهره خود را بپوشانند اما روزنامه نگاران باید در وحشت و اضطراب روز و شب خود را سپری کنند؟ قطعا در میان روزنامه نگاران هستند کسانی که شرافتمندانه روز و روزگار نمی گذرانند و با جوانمردی و آزادگی نسبتی ندارند اما آیا حقیقتا چنین روزنامه نگارانی در خوف و بیم از عدالت به سر می برند؟ آیا روزنامه نگارانی که بی پروای زید و عمر دشنام می دهند و دشنه می کشند و آبروی این و آن را به حراج می گذارند و پرده دری می کنند نگران هستند که هر لحظه ماموران از راه برسند و آنان را کت بسته تحویل دستگاه عدلیه دهند؟ نمی دانم اما این را خوب می دانم که منظور آقای مطهری از روزنامه نگارانی که نگرانِ فردای خود هستند این دسته از روزنامه نگاران نیست. ایشان در ادامه جمله ای که از ایشان نقل کرده ام می گوید: این برای کشور بد است و خلاف آزادی بیان و به ضرر کشور است. چرا که همیشه تخلفات بزرگ در زمان ایجاد محدودیت برای آزادی بیان رخ می‌دهد..

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 482129

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • تهرانی A1 ۲۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۳
    17 0
    آن دسته که حرف حق رو میزنن
  • بی نام A1 ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
    8 2
    با سپاس از قلم‌زنی حضرتعالی؛ زید و عمرو صحیح‌تر به نظر می‌رسد از زید و عمر.