این روزها، چه در متن خبرها، چه در تحلیلها و چه در گفتار روزمره، زیاد میخوانیم و میشنویم که مردم از اعتیاد به تلویزیون، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به تلفن همراه و مانند اینها مینویسند. این حرفها را تا چه حد باید جدی گرفت؟ کسی که اینها را میگوید و مینویسد منظورش چی است؟ به گمان او عادت به تلفن همراه مانند عادت به هرویین مضر است؟
میتوانیم به تصور و مشاهدهی شخصی خودمان رجوع کنیم. آدمها - همه - به خوردن غذا و نوشیدن آب عادت دارند. دست کم در مورد غذا میتوان نشان داد که بسیاری از آدمها بسیار بیش از نیازشان میخورند. این یعنی آنها به غذا معتاد هستند؟ شاید بتوان به عادتهای غیر قابل ترک کردن اعتیاد گفت. اگر چنین باشد ما نزدیکبینها که نمیتوانیم عادت به عینک زدن را ترک کنیم شرمندهی جامعه میشویم.
در بسیاری از موارد میتوان گفتار یا نوشتار فرد را با کمی اصلاح از یک گفتار و نوشتار جانبدارانه به گفتار و نوشتار معتدل تغییرداد. کافی است «اعتیاد» را به «عادت» یا «عادت مزمن» تغییر بدهیم. اما گاه متن نه یک گفتار یا نوشتار روزنامهنگارانه یا روزمره و دور از دقت، که - حسب مدعا - متنی علمی است. با چنین متنهایی چه کنیم؟
هر پژوهش علمی در آغاز بخشی دارد به نام مرور ادبیات. در این بخش پژوهشگر(ان) کلیدواژههایی را که به کار میبرند در نوشتههای علمی و دانشگاهی پیش از خود مرور میکنند، یا تعریفهای پیشینیان را میپذیرند، یا اگر بنا دارند نپذیرند انتقاد خود به تعریف قبلی و نیز متن دقیق تعریف خود را ارائه میدهند.
بنا بر این آن پژوهشهای علمی که دربارهشان میخوانیم یا با تعریف مورد توافق و دانشگاهی اعتیاد موافق هستند، که با دانستن این تعریف میتوانیم حرفشان را بفهمیم. یا موافق نیستند که تلاش برای فهمیدن حرفشان بدون دانستن تعریفشان از اعتیاد راه به جایی نمیبرد.
نگاهی به یک کتاب مشهور و دانشگاهی دربارهی اعتیاد این ویژگیها را برای اعتیاد میشمرد:
۱. اعتیاد بیماریای مغزی است.
۲. اعتیاد اختلالی مزمن و عودکننده است.
۳. اعتیاد شامل کنشهای دارویی مزمن مواد در مغز است.
۴. اعتیاد - بنا به چیزی که به آن معتاد میشوند - انواع مختلف دارد.
۵. ممکن است کسانی در برابر اعتیاد از دیگران آسیبپذیرتر باشند.
۶. آندوفنوتیپهای اعتیاد میتوانند تشخیص و درمان را آسانتر کنند.
۷. اعتیاد عاملهای متعدد و گوناگونی دارد؛ از زیستشناختی تا اجتماعی.
۸. اعتیاد مراحل مختلفی دارد؛ از مشغولیت ذهنی تا از دست دادن کنترل
۹. اعتیادهای به چیزهایی غیر از مواد نیز وجود دارد.
۱۰. کاربرد محدود مواد اعتیادآور از منظر بالینی اعتیاد تلقی نمیشود.
در متن بالا دست کم واژهی آندوفنوتیپ واژهی آشنایی نیست. به مرجعی دیگر رجوع کنیم. این خصوصیات باید در یک نشانگر زیستی باشد تا به آن اندوفنوتیپ بگوییم:
۱. اندوفنوتیپ با بیماری نفوس متفاوت است.
۲. اندوفنوتیپ ارثی است.
۳. اندوفنوتیپ وابسته به وضعیت پزشکی نیست.
۴. اندوفنوتیپ با بیماری خانوادگی به ارث میرسد.
۵. اندوفنوتیپ در خانوادهی مبتلا با میزانی بیش از جمعیت آزاد وجود دارد.
۶. اندوفنوتیپ باید دارای اندازهگیری معتبر و مختص به بیماری خاص باشد.
در واقع، اگر بخواهیم به اختصار برگزار کنیم، اعتیاد میتواند نشانگان ژنتیک داشته باشد و قابل شناسایی و درمان باشد.
به اولین ویژگی اعتیاد برگردیم. اعتیاد یک بیماری یا اختلال مغزی است. یعنی اگر کسی مدعی است که عادت به ماده یا وسیله یا رفتار الف موجب اعتیاد است، باید بتواند با اسکن کنشهای مغزی فرد نشان بدهد که نه تنها کارکرد مغز تغییر میکند، که اتفاقات مضر و مخربی بر اثر کنشهای داروها یا مواد ترشحشده در مغز رخ میدهند.
به خبرهای ظاهرا علمی مربوط به اعتیاد به اینترنت و امثالهم برگردیم. به گمان شما خبری که مدعی است که کار با اینترنت موجب آرتروز یا دیابت میشود و به همین دلیل انس با اینترنت را اعتیاد مینامد قابل اعتماد است؟ خبری که تعداد ساعات همصحبتی با همکلاسها در مدرسه یا اعضای خانواده در خانه را ملاک میگیرد چه طور؟
گهگاه با هم از ژن FOXP2 صحبت کرده بودیم. به گمان من بسیاری از چیزهایی که به عنوان «عوارض» برای «اعتیاد» به اینترنت میشمرند نه عارضه هستند نه ربطی به اعتیاد دارند، نشانههای شکوفایی کارکردهای این ژن در محیطهای نو هستند؛ محیطهایی مثل شبکه های اجتماعی.
پن: برای مطالعهی نسبتا آکادمیک دربارهی اعتیاد، شاید دیدن و خواندن این کتاب بیفایده نباشد:
Nutt D, Nestor LJ, Nestor L. Addiction. Oxford University Press; 2013.
نظر شما