پایبندی به الزامات یک دولت مدرن از سوی روحانی

مقابله های سیستماتیک مخالفان روحانی و ظریف موجب نشده آنان تغییری در مواضع خود ایجاد و در پیگیری دیپلماسی "گفتگو برای صلح و نه مذاکره برای تنش" دست به عقب نشینی بزنند. این مقاومت، بالقوه آنان را در معرض حملات بیشتری قرار خواهد داد. شگفت آوربه نظر می رسد،اما شدت مخالفت ها با سرعت موفقیت های این دو، خصوصا در عرصه بین المللی رابطه مستقیمی پیدا کرده است


مخالفان رئيس جمهور روحاني و محمد جواد ظريف مشخص نمي كنند فراتر از شعارها و هيجانات روز افزون اما بي حاصل، گزينه هاي جايگزين آنها براي حل بسياري از معضلات سياست خارجي ايران خصوصا پرونده حساس هسته ايي چيست.آنها تنها به مخالفت خود اصالت داده و هر آنچه را كه طي قريب به دوسال گذشته منجر به افزايش اعتماد عمومي ايرانيان به روحاني و نيز تغيير نگاه جامعه بين المللي به ايران شده را محكوم مي كنند .  مشکل بیشتر آن است که مخالفان خود نمی دانند دقیقا چه می خواهند .شاید آنگاه روحانی و ظریف بهتر می توانستند با آنها رویارو شوند.گرچه قضاوت در باره اينگونه مواضع به عهده جامعه ايراني ست،اما متقابلا تا آنجا كه به رئيس جمهور روحاني و وزير خارجه او مربوط مي شود،شدت مخالفت هاي سيستماتيك موجب نشده آنان تغييري در مواضع خود ايجاد و در پيگيري ديپلماسي "گفتگو براي صلح و نه مذاكره براي تنش" دست به عقب نشيني بزنند. اين مقاومت، هر چند اميد وار كننده،اما در آينده ايي نه چندان  دور ،بالقوه آنان را در معرض حملات بيشتري از سوي مخالفان قرار خواهد داد. شگفت آوربه نظر مي رسد ،اما شدت مخالفت ها با روحاني و ظريف با سرعت موفقيت هاي آنان خصوصا در عرصه بين المللي رابطه مستقيمي پيدا كرده است.
اما اين همه ماجرا نيست.
به نظر مي رسد با توجه به شرايط حساس منطقه ايي وبين المللي و مخاطرات پيش رو، ونيز كارنامه 2 ساله دولت كنوني،جامعه ايراني همچنان دلايل متعدد و قانع كننده خود را براي اعتماد كردن به روحاني و تيم رويايي سياست خارجي اوكاملا حفظ كرده. پاره ايي نظر سنجي هاي مستقل در داخل و خارج ايران نشان ميدهد ميزان اعتماد به روحاني از زمان انتخابش در سال 2013 افزايش چشمگيري يافته است.اعتماد نه صرفابه دليل مخالفت ويا نگراني از جانب مخالفان،بلكه به اعتبار مواضع روشن ونيز سياست هاي كاملا واقع بينانه و عمل گراي او.اما تا آنجا كه به آينده نه چندان دور مربوط مي شود "شدت مقابله با روحاني، يا موقعيت برتر او در ميان ايرانيان و جامعه جهاني،كداميك سرنوشت سياست خارجي ايران را تعيين خواهند كرد؟زمان دريافت پاسخ طولاني نخواهد بود. حداكثر تا 3 ماه آينده و نيز روزهاي مذاكرات اتمي درژوئن سرنوشت ساز، پاسخ اوليه ولي تعيين كننده دريافت خواهد شد.گرچه شخصا بر اين باورم روز هاي گرم ماه ژوئن به دليل سرنوشت محتوم مذاكرات اتمي به موفقيت قطعي، روز هاي گرمتري براي همه خواهد شد. اين را از شدت برخورد ها و حجم وسيع حملات مخالفان به خوبي مي توان فهميد.اگرغير از اين بود دليلي براي اين همه حملات سازمان يافته وجود نداشت. اما مسقل از سرنوشت مذاكرات اتمي ويا مسير سياست خارجي جديد ايران، شدت برخورد با ديپلماسي دولت روحاني، ما را در برابر اين پرسش قرار داده كه" از ديد مخالفاني اينگونه ،اساسا هدف و فلسفه تشكيل دولت (ايجاد دولت نخست يا تشكيل دولت جديد) چيست؟وموقعيت يك دولت منتخب درقبال مسئولیت ها و تعهداتي که متوجه خود مي بيند كجاست؟".اگر چنين دولتي تجلي اراده و خواست قاهره يك ملت است و با هدف ایجاد و انجام تغییرات معنا دار تشكيل مي شود - كه حتماغیر از این نيست - در ادامه آنگاه حق داریم بپرسیم " پذيرش مسئوليت ها و استفاده از اختيارات قانوني در چنين دولتي(دولت به مثابه تجلي حاكميت اجرايي و اداره تامه كشور) با چه هدفي صورت مي گيرد؟. به سخن روشن تر "علت ذاتي و غايي تشكيل يك دولت و هدف از تاسيس آن چيست؟.اين سوال هر چند دايره وسيعي پاسخ ها را شامل مي شود،اما با توجه به اينكه از 2 ديدگاه سخن مي گوييم، دركلان موضوع مي توان گفت" قرن هاست دوره فن اعمال دمكراسي مستقيم هرج مرج طلب و نامتوازن سنتي سپري و جاي خود رابه مدل "دولت دمكراتيك واسطه ايي نخبگان داده".دولتي كه به مهمترين شاخصه يك جامعه مدرن تبديل شده است. اين ويژگي مهم كه متاثر از تجربه بسيار گران و خونين تشکیل دولت پر هزينه سنتی به دست آمده، موجب مي شود جامعه تحول خواه ، برای تامین و احقاق حقوق خود در كليه زمينه ها، اقدام به تشکیل "دولت واسطه ایی نخبگان" یا همان "دولت مدرن" نمايند ودر يك پروسه انتخاباتي آزاد با تعيين دولت برآمده از آراء، مسئولیت و اختیاراتی را که تا پیش از این متوجه خود می دید به آن واگذاركند. اين معادله پيچيده و غامضي نيست اما پذيرش آن از سوي مدافعان تشكيل دولت سنتي، سخت و ناگوار است. اساس شکل گیری دولت های جديد پيشرو در جوامع مترقي، دستکم از قرن 18 به بعد بر این مبنا بوده است. به سخن واضح تر،در جوامع با ویژگی بيان شده ،مردم و نهاد ها برای احقاق حقوق شخصي يا عمومي و ملي، مستقیما وارد عمل نمی شوند و استيفا وتامين آن را با دادن قدرت كامل به دولت، مشروط به اعمال نظارت و نه دخالت ساير نهادهاي واسطه ايي منبعث از ملت، از رئيس دولت منتخب مطالبه می کنند. در غیر این صورت رابطه متقابل "دولت - ملت" کاملا بی معنا خواهد بود. دستكم درك ما از مفهوم" دولت مدرن" برای و در خدمت "جامعه مدرن" اینگونه است.این سخن گرچه به معناي نفي مسئوليت جامعه و نقش ساير قوا نيست، اما وسعت مسئولیت ها ي يك دولت، قهرا وعملا نقش اورا در اداره كشورو عرصه بين المللي برجسته ومتفاوت تر می کند.به همين دليل انتقال مسئوليت وداشتن اعتماد جامعه(حال به هر دليل) به دولت منتخب،يكي ازويژگي هاي ضروري و مهم جوامع پيشرو و دولت هاي آنان تلقي مي شود. مزيتي كه روحاني و ظريف از آن برخوردارند.هرچند به مذاق مخالفان داخلي و خارجي آنان چندان خوشايند نيست. matinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 410303

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 12 =