نقش رییس مجلس در توسعه مناسبات غلط سیاسی- اجتماعی

ظرفیت اقتصادی جهان کاهش یافته و کشورهای در حال نوسازی و توسعه و از جمله ایران به تدریج با آهسته شدن روند رشد اقتصادی خود روبه‌رو شده و در آینده مشکلاتی بیش از گذشته برای آنان به وجود خواهد آمد. از سوی دیگر اوضاع منطقه ملتهب است و تحولات کشورهای تاثیرگذار و سیمای کلی منطقه آینده نامشخصی دارد و ممکن است این التهاب سیاسی اجتماعی هم مجددا مانند گذشته و دوران ماقبل از برجام توان سیاست خارجی ما را ببلعد و هم ما را در دوران پسا برجام بیشتر درگیر کرده و منابع مالی و معنوی کشور را هدر دهد.

 براي پاسخگويي به نيازهاي منبعث از چنين اوضاعي در جهان و خاورميانه در قدم اول به انسجام ملي، برنامه‌ريزي و اتخاذ راهبردي صحيح، همه‌جانبه و پاسخگو براي از سر گذراندن اين شرايط خطرناك نياز داريم. در زمينه انسجام ملي توجه به وضعيت سياسي اجتماعي جامعه ايراني كه به نظر مي‌رسد چندان خوب نيست، ضروري بوده و در نظر گرفتن عوامل غير ايستا براي تجزيه و تحليل شرايط كنوني جامعه و نسخه پيچي براي نمايندگان مجلس كافي نيست؛ عواملي همچون ناهنجاري‌هاي اجتماعي، فساد نهادينه شده، بافت فرسوده و پوسيده اداري، بيكاري و آينده نامعلوم جوانان كه هر يك مي‌تواند تهديد مهمي براي كشور محسوب شوند. اين آخري يعني مساله جوانان و نياز به پاسخگويي دولت و حكومت به خواست‌هاي اصلي آنان كه يكي از مهم‌ترين بازيگران دور كنوني انتخابات مجلس بودند از ضروريات اوليه است. بنابراين بايد برقراري آرامش، امنيت و حل معضلات اقتصادي و اجتماعي مردم و افزايش سطح و سهم مشاركت آنان در تحولات سياسي اجتماعي اولويت اول دولت و حكومت باشد تا تهديدات به فرصت تبديل شوند. بدين‌منظور بايد در صحنه‌هاي سياسي و اجتماعي نيز تسامح، تساهل، مصالحه، مدارا و مديريت سياست عمومي بر روند تحولات اجتماعي به جاي انديشه نظامي‌گري و امنيتي كردن پديده‌هاي اجتماعي حاكم شود. بنابراين چارچوب ١- حداكثرسازي آرامش عمومي جامعه، ٢- افزايش انسجام ملي، ٣- حل مشكلات اساسي مردم مانند اقتصاد و اشتغال و ٤- حركت به سمت تنش صفر در صحنه منطقه‌اي و بين‌المللي بايد از اصول حاكم بر فعاليت مجلس دهم باشد.

پاسخ به نيازهاي چهارگانه در ابتدا بايد از سوي نمايندگان مجلس دهم در تغيير مناسبات درون مجلس و نه صرفا افراد و آن هم از طريق لابيگري داده شده و سپس دو قوه ديگر به كمك مجلس بيايند تا شايد اين اعتماد مردم به صندوق‌هاي راي تبديل به عزمي ملي براي تحقق خواست مردم براي تغيير مناسبات غلط سياسي اجتماعي رايج در جامعه شود؛ مناسباتي كه متاسفانه نهادهاي حكومتي و از جمله مجلس و مخصوصا نمايندگان و گروه مديريتي دو مجلس هشتم و نهم در به وجود آمدن آنها نقشي اساسي داشتند. اما با اراده مردم بيش از دو سوم نمايندگان آن كه از جناح محافظه‌كار بودند و اكثريت دو مجلس گذشته را تشكيل مي‌دادند در اين انتخابات تغيير كردند. مجالسي كه مسبب اصلي شكل‌گيري ناهنجاري‌هاي كنوني در ساخت قدرت، سياست و حكومت و روش اداره جامعه و تعامل با مردم بوده و شهروندان ايراني هم اكنون با استفاده از حقوق قانوني خود و با هجوم به صندوق‌هاي راي صرفا خواهان تغيير افراد نيستند بلكه منتظر تغيير در نحوه سازماندهي، روند مديريتي و كاركرد مجلس هستند.
اين خواسته فقط با حضور نيروهاي تازه نفس در مديريت كميسيون‌ها و مجلس، شكل‌گيري فراكسيوني قوي، منسجم و جامع و همه‌جانبه با سازماندهي ويژه و در پرتو كار گروهي توسط نمايندگاني كه با ارايه برنامه تغيير از مردم راي گرفته‌اند ميسر است نه نمايندگاني كه هر يك به سهم و نوبه خود در پديد آمدن چنين شرايطي در كشور سهيم بوده‌اند. اميد بستن به چنين نمايندگاني با انديشه محافظه كاري در هر سطح، مخالفت صريح با راي و انتخاب و خواسته مردم است. آنها با راي خود به خوبي نشان دادند كه به اختلافات دروني اردوگاه محافظه كاري و مسائل شخصيتي آنها واقف بوده و در اين دام نيفتادند و با گوش دادن به نداي رهبران اصلاح‌طلب به ليست اميد براي تغيير راي دادند. آنها نه به تغيير شخص بلكه به تغيير انديشه راي دادند و نمايندگان هم بايد با پيروي از اين خواست عمومي به تغيير انديشه براي تغيير مناسبات راي دهند. ان‌شاءالله!

منبع: روزنامه اعتماد مورخ 4.3.95

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 539743

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی A1 ۲۲:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۵
    0 0
    در چند ماه گذشته فقط یه مشت مطالب ایدئولوژیک را به هم بافتم که در عمل فرسنگها با واقعیات جامعه ما و جمهوری اسلامی فاصله دارد. خیال میکنم نوشته های من با واقعیاتی که از نزدیک تجربه کرده بودم فاصله زیادی داشت و دلیلی نداشت که بیام یک مشت مطالب تئوریک را که حتی مقامات جمهوری اسلامی هم بهش میخندند سر هم کنم و تحویل خوانندگان دهم. بدیع الزمان در آخرین کامنتی که گذاشت حرف درستی به من زد اما من هنوز گرم تئوری بافی های خود بودم و باز هم علی رغم دیدن و لمس واقعیات میخواستم به نوشتن آنها ادامه بدم. در درستی آنچه نوشتم هنوز هم تردیدی ندارم اما اشتباه من این بود که توجه نداشتم در عمل با کسانی طرف هستیم که دین اسباب ترقی آنهاست و دغدغه دین ندارند. حتی مختصر تلاشی
  • شمس تبریزی A1 ۲۲:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۵
    0 0
    هم در جهت پیاده کردن آن در شخص خود ندارند. امروز می بینم که باز اصولگراهای زیادی دارن برای سرکار آمدن احمدی نژاد تلاش می کنند. اینکه در این کار موفق باشند یا خیر بماند. مهم این است که نمی خواهند اشتباهاتشان را بپذیرند. همین حسینیان اومده تمام قد از احمدی نژاد دفاع کرده. صدا وسیما باز موضوع مسکن مهرکذایی را پیش کشیده. صریح عرض میکنم که احمدی نژاد با استقراض از بانک مسکن مهر ساخت. این یعنی با دزدیدن از جیب مردم مسکن بسازی. چگونه است که هنوز اینها از این طرحها دفاع میکنند؟ برای رجانیوز هم نوشتم و منتشر نکرد. تقصیری هم ندارد. حزب اللهی بودن از نظر اینها یعنی تو بمن نفع برسان. از راه حرام هم بود مهم نیست. اسلامی که اینها ازآن صحبت میکنند یعنی نفع رساندن به یه عده گدا گشنه.
  • شمس تبریزی A1 ۲۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۵
    0 0
    اگر از زهد حرف میزنند، به خاطر این است که دستشان به پول نمی رسد. اگر دستشان می رسید میدیدین که فاتحه زهد را میخواندن. در مرام اینها همه باید صداقت داشته باشن. اما من دروغ بگویم مهم نیست. این نه مشکل اصولگراها که مشکل اصلاح طلبان هم است. هیچگاه در تمام عمرم صداقت از دولتهای جمهوری اسلامی ندیدم. نه آن روزی که دست اصلاح طلبان بود. نه آن روزی که دست مهرورزان بود. این دولت هم که بماند. لذا بحث هایی که من در دفاع از یک سری کلیات داشتم فقط به درد کلوب های مناظره میخورد. تماما یه مشت بحثهای در خلا بود و رابطه ای با واقعیاتی مه ما شاهدش هستیم نداشت. باز هم از همه خوانندگان عذرخواهی میکنم. نوشتم تا وجدانم به خاطر اباطیلی که نوشتم راحت باشد. خدانگهدارتان