توهم زدایی از توافق هسته ای و درباره ظریف

خبر دستیابی به توافق هسته ای ایران و 6 قدرت جهانی آنقدر خوشحال کننده بود که برخی نکات پیرامون آن فراموش شد. نکاتی که من آن ها را توهمات پیرامون این توافق تاریخی می دانم.

پيش از آنکه بخواهم به اين توهمات بپردازم مي خواهم بگويم که اين توافق تاريخي و تاريخ ساز بود و اين توهم نيست. اين توافق معادلات جهاني و منطقه را تغيير داد و اين توهم نيست. اين توافق موقعيت ايران را مستحکم کرد و منافع ايران را تامين کرد و اين ها توهم نيست. اين توافق خيلي از اولين ها را رقم زد و اين هم توهم نيست. اولين بار بود که قطعنامه اي عليه تحريم هاي ايران صادر شد، اولين بار بود که همه اعضاي شوراي امنيت به نفع ايران راي دادند و اولين هاي ديگري که مجال گفتنشان اينجا نيست و البته هيچ کدام از آن ها هم توهم نيست. اما حالا مي خواهم به توهمات بپردازم.

1.ظريف«مصدق»، «امير کبير» و يا هيچ شخصيت تاريخي ديگري نيست. محمد جواد ظريف، محدجواد ظريف است و اين نام خودش روزي تاريخي خواهد شد. قياس شخصيت هاي تاريخي بدون در نظر گرفتن ظرف زمان و مکاني آن ها و کار و تاثيرگذاري آن ها در تاريخ سرزمينمان خطايي شگرف است. اين مسئله هيجاني مي شود که اگر يک روز باشد و يک روز نباشد، اصل کار بزرگي که محمدجواد ظريف انجام داده است را زير سوال مي برد. بنابر اين  گزاره هايي مانند اينکه، ظريف، مصدق زمان، يا ظريف اميرکبير زمان است يک توهم خطرناک است.

2.ظريف، «رئيس جمهور آينده» ايران نيست. محمدجواد ظريف مرد زمانه خويش و مرد امروز ايران است. اينکه ما از روي محبت و علاقه او را در کسوتي ديگر ببينيم مي تواند آينده سياسي او را دستخوش احساس کند. به بيان ساده تر، محمدجواد ظريف امروز، آنچه را که مي توانسته و در توانش بوده است براي پيشبرد اهداف کشورش انجام داده است و الحق هم به خوبي اين کار را کرده است. در آينده هم در هر کسوتي باشد اين کار را خواهد کرد. اما بيان احساساتي علاقه هاي ما مي تواند مخالفان ظريف را در مخالفتشان صريح و سريع تر کند. در سابقه تاريخي ملت کم نيستند کساني که از سال ها قبل براي رياست جمهوري يا هر پست ديگري پيشنهاد داده مي شدند و در نهايت حتي به مرحله کانديداتوري هم نرسيده اند. پس بگذاريد ظريف را همين امروز ببينيم و ساختن آينده اش را حق خودش بدانيم و از پيش توهم ديگري درباره اش نزنيم.

3.بعد از توافق رابطه با آمريکا خوب نمي شود.  خيلي ها بعد از توافق گمان کردند که رابطه با آمريکا بهبود خواهد يافت. اين براي نخستين بار در تاريخ پس از انقلاب بود که وزراي خارجه ايران و آمريکا در اين سطح و براي اين مدت طولاني ديدار و گفت و گو کردند و در نهايت هم به يک توافق رسيدند، اما مسئله اين است که آمريکا ستيزي سياست راهبردي جمهوري اسلامي است و قرار نيست اين تغيير کند. بنابر اين نبايد دچار توهم شد که از فردا روابط ايران و آمريکا عادي خواهد شد. اگرچه همين توافق ثابت کرد که امکان ديالوگ ميان دو کشور وجود دارد اما حد اقل از طرف ايران هنوز اراده اي براي ارتقاي روابط وجود ندارد.

4. وضع اقتصادي ايران تغيير دفعي نمي کند. صف گروه هاي تجاري کشورهاي خارجي که براي ورود به بازار ايران تعجيل مي کنند، نبايد ما را دچار توهم کند که اقتصاد ايران در کوتاه مدت به يک اقتصاد توسعه يافته و مدرن تبديل شود. اقتصاد ايران با بيماري هولناکي به نام اقتصاد دولتي مواجه است و تا اين مشکل حل نشود ايران نمي تواند يک اقتصاد شکوفا داشته باشد. اما توافق هسته اي راه اتصال ايران به بازارهاي جهاني را هموار مي کند و اين توهم نيست.

5. دلواپسان ساکت نمي شوند.  خيلي ها گمان مي کنند، حالا که توافق هسته اي ايران و 1+5 به نتيجه رسيده است دلواپسان شکست خورده، کنج عزلت خواهند گرفت و صدايشان را کوتاه مي کنند. اما اينگونه نخواهد شد و اين يک توهم بيشتر نيست. دلواپسان حتي اگر نتوانند درباره شيريني توافق را در کام ملت تلخ کنند، دلواپسي شان را به سمت  فرهنگ، اقتصاد و هزار موضوع ديگر مي برند تا دولت نتواند يک نفس راحت بکشد.

6. ساير وعده هاي دولت به مسئله هسته اي گره نخورده است و حل مسئله هسته اي به معناي حل ساير وعده هاي نخواهد بود. خيلي ها فکر مي کنند، حالا که دولت توانسته است مسئله هسته اي را حل کند، بايد به سمت همه وعده هاي ديگر برود و از فردا صد در صد وعده هاي روحاني در زمينه، اقتصاد ، فرهنگ، آزادي هاي مدني و سياسي و خيلي چيزهاي ديگر محقق خواهند شد. اين هم يک توهم است. دولت با تدبير اميد، حل مسئله هسته اي از طريق ديپلماسي را يک خواست عمومي کرد، از سرمايه اجتماعي آن استفاده کرد و در داخل و خارج به رايزني و گفت و گو پرداخت و پس از دو سال توانست آن را حل کند. همه وعده هاي ديگر هم همين پيش زمينه ها را نياز دارد. يعني بايد خواست عمومي بشود و با تدبير و اميد به نتيجه برسد. اما در ميان اين همه اوليت هاي مختلف ، کدام يک از اين وعده ها اهميت بالاتري دارند؟ راي دهندگان به حسن روحاني، کدام وعده را مهمتر مي دانند؟ اين ها همه علامت هاي سوال است. اما اگر شما دنبال تحقق وعده اي هستيد، بهتر است خودتان آن را به خواست عمومي تبديل کنيد.

 ***

براي برقراري ارتباط مستقيم با بنده علاوه بر کامنت هاي زير اين يادداشت، مي توانيد از حساب توئيتري من به آدرس @sadeghrohani   استفاده کنيد. 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 440815

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جاوید IR ۰۶:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    13 2
    پس با این حساب اگه روحانی بخواد اینگونه مشکلات رو حل کنه باید بیست سال رئیس جمهور باشه .
    • بی نام IR ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
      8 1
      بیست سال لازم نیست اگه ما هم کمکش کنیم.
  • بی نام IR ۰۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    13 1
    همین هسته ای رو حل کرد ازش راضی ام
  • بی نام IR ۰۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    7 1
    من منتظر وعده های دیگه اش هستم
  • مسعود IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    1 7
    احمدی نژاد خوب بود امروز حرف می زد فردا مملکت زیر و رو می شد
  • بی نام IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    12 2
    ظریف مصدق و امیرکبیر نیست اما از اون ها بهتره
  • oam1355 IR ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
    4 1
    بسیار عالی بود آفرین بر نویسنده مقاله
  • سعید IR ۰۶:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
    3 1
    اگر تا بیست سال آینده مشکلات اقتصادی حل بشه که فوق العاده است ولی من فکر میکنم تا پنجاه سال آینده هم مشکلات اقتصادی ما حل نخواهد شد؛ زیرا اولأ اراده ای برای خصوصی سازی واقعی وجود ندارد مخابرات، نیروگاههای برق و ... مشتی از خروارند ثانیأ در تربیت نیروی کار متخصص و متعهد مشکل جدی داریم که متأسفانه روز به روز با رشد قارچ گونه دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی و همچنین ضعف شدید مدارس وضع بدتر هم می شود. ثالثأ مدیران متعهد، وطن پرست و واقع بین بسیار اندک داریم متأسفانه تعاد زیادی از مدیران ما با فشار نمایندگان و با سفارش آنها و سایر افراد ذینفوذ انتساب میشوند و ....
  • بی نام A1 ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
    4 0
    ظريف پيش از اينكه با مصدق و امير كبير قابل قياس باشه كه صدر اعظم بودن با ميرزا سعيد مؤتمن الملك وزير خارجه ناصرالدين شاه قابل مقايسه هست كه از طرف ايران و با اجازه او و به جبر زمان با روسيه تزارى قرارداد اخال تكيه رو منعقد كرد. كه به نوعى برد برد بود
  • کوروش مظفری A1 ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
    0 0
    امریکا ستیزی سیاست راهبردی ایران است. یا ایران ستیزی سیاست راهبردی امریکا؟در جریان انقلاب و پس از پیروزی انقلاب تاکنون که 37 سال از انقلاب گذشته ما چند تا توطئه امریکایی را پشت سر گذاشته ایم؟ حافظه تاریخیتان یاری میکند یا خدمتتان عرض کنم.هر چند بیان آنها هزاران برگ کاغذ میخواهد.مختصر و برای نمونه: کودتای نوژه، ترور گسترده مردان سیاسی ،علمی و دینی توسط منافقین ،جنگ خلق عرب ، کرد و بلوچ، جنگ تحمیلی عراق، انهدام سکوهای نفتی،ساقط کردن هواپیمای مسافربری،فتنه 88 و..... الی ماشاالله.