این روزها هر وقت که از
خانه بیرون می زنم نمی توانم نگاهم را از تابلوهای ریز و درشتی که در و دیوار شهر
را مزین کرده اند بردارم. انصافا هم خوش سلیقگی به خرج داده اند. هم آثار، آثار
قابل توجهی است و هم تنوع و تکثر آن ها قابل تحسین است. با این حال چنان که شاید و
باید این کار خوب شهرداری با اقبال رسانه ها مواجه نشده. آن ها که مدعی دفاع از
ارزش ها هستند متعرض شده اند که آی...وا اسلاما! وا انقلابا! شهردار غربزده ما در
آستانه نیمه شعبان و سوم خرداد و ماه مبارک رمضان به جای توجه به ارزش های اسلامی
و انقلابی مشتی تصویر بی ناموسی و فرنگی را به در و دیوار چسبانده و ایمان خلایق را
به سرعت باد بر باد داده. آن طرفی ها هم که اصلا به این کارها کاری ندارند. اگر
شهردار این شهر امروز به جای قالیباف مثلا کرباسچی بود چنان پروپاگاندایی راه می
انداختند که بیا و ببین. شهردار را مستحق دریافت جایزه نوبل می دانستند و او را
فرهنگی ترین شهردار تاریخ بشریت معرفی می کردند اما به حکم چون غرض آمد هنر پوشیده
شد اصلا حاضر نیستند سخنی در این باره بر زبان بیاورند. البته شهردار هم در این
میان بی تقصیر نیست. نمی شود هم مدعی دفاع از هنر شد و در و دیوار شهر را از آثار
هنری ممتاز جهان پر کرد اما کنار حسین شریعتمداری نشست و در برنامه بی مزه و یخ
دکتر سلام شرکت کرد و از دشمنان زیبایی و آزادی هدیه دریافت کرد.
از آن طرف هم حرف
مدعیان ارزش مداری هم بی وجه نیست. نمی توان کنار حسین شریعتمداری نشست و با دکتر
سلامی ها نشست و برخاست داشت و بعد این قدر به هنر و ارتقای سواد بصری و زیبایی
شناسی مردم پایتخت اهمیت داد. یعنی یک جورهایی معترضین در هر دو سوی ماجرا تا
حدودی محقند اما انصاف هم خوب چیزی است. از اهل سیاست که خیلی نمیتوان توقع انصاف
و مروت داشت ولی می توان از دوستان روزنامه نگار و منتقدی که مدام دم از حق و حقوق
مردم می زنند انتظار داشت این کار خوب شهرداری را فدای مناقشات سیاسی نکنند. در
روزگاری که اصلا هیچ کس به فرهنگ اهمیتی نمی دهد و برای برپایی یک نمایشگاه نقاشی
و یا یک کنسرت موسیقی محدودیت ها و موانع بسیاری وجود دارد عده ای خوش ذوقی کرده
اند و پایتخت ایران را از آن حالت زمخت و زشت همیشگی به در آورده اند. قطعا کسانی
که دست به این کار زده اند از مجریان طرح تا شهردار تهران بابت این کار نه تنها
تشویق نشده اند که دشنه و دشنام بسیاری هم نصیبشان شده، اگر من و شما هم سکوت کنیم
و بابت این کار خوب تشویقشان نکنیم در کار زشت دشنه زنندگان و دشنام دهندگان شریک
خواهیم بود. به این بیندیشیم که اگر شهرداری همین کار خوب را هم از مردم دریغ کند
چه پیش خواهد آمد؟ جای این تابلوهای ارزشمند را چه چیزهایی خواهند گرفت؟ قطعا به
شهردار و شهرداری انتقادات بسیاری وارد است اما این جمله حکیمانه را از یاد نبریم
که همواره بیندیشیم در ازای آن چه از دست می دهیم چه به دست می آوریم. ما در این
زمینه صاحب تجربه های تلخی هستیم. تجربه هایی بسیار تلخ. اندکی تامل می تواند مارا
به نتایج جالبی برساند.
نظر شما