۰ نفر
۶ تیر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶

چهارم تیرماه ۱۳۶۰ بود. سی و پنج سال پیش و درست در همین لحظات. جوانان فعال مساجد جنوب شرق تهران، از جمله مسجد محله ما، با آیت الله سید محمد حسین بهشتی دیدار داشتند.

آن روزها منافقین و فرقانی ها و نیز برخی متحجرین، حملات تخریبی سنگینی علیه دکتر بهشتی راه انداخته بودند. هم در مطبوعات و اعلامیه های سیاسی شان و هم در سخنرانی ها و مسیر ارتباط شفاهی مردم. عجیب اینکه؛ علیرغم این موج هدفمند که با انواع اتهامات و افتراهای بی اساس (حتی اتهام قتل آیت الله طالقانی رحمه الله علیه) در فضای عمومی بیان می شد، آیت الله بهشتی، مظلوم اما همچنان محبوب عموم مردم بود. و بفرموده امام ملتی بود برای ملت ما.

من سیزده ساله و قاری قرآن بودم. شیفته صلابت و شکوه دکتر بهشتی. به مدرسه رفاه رفتیم. برای قرائت قرآن در محضر آیت الله انتخاب شدم. به سبک عبدالباسط آیاتی را خواندم. و بعد هم گروه سرودی و سخنان دکتر بهشتی. و از جمله این گزاره ماندگار که درباره رفتار انقلابیون با دیگران توصیه فرمودند: "جذب تا حد امکان؛ دفع فقط به قدر ضرورت."

پایان سخنرانی نزد ایشان رفتم. او مرا بوسید و من میان دستهایش فقط نفس می کشیدم. سرم را بر سینه گذاشت. پرسید "عزیزم! حتما انقدر که خوب قرآن می خوانی، درسهایت را هم خوب می خوانی؟" عرض کردم بله حاج آقا. فرمودند "یادت نرود هر که قرآن بهتر می خواند، بهتر هم باید به آن عمل کند."

از ایشان همین دو جمله را خوب به خاطر دارم. کاش به توصیه شان عمل می کردم. بعد از گپ و گفت ما، می خواستم عکس تکی بگیرم که تعدادی از بچه های محل به طور خودجوش دور آیت الله را گرفتند. اخوی بزرگوارم نیز زحمت عکاسی را کشیدند. غافل از اینکه، این آخرین نگاتیو فیلم دوربین بود و ... عصر سه روز بعد؛ هفتم تیر، مسجد محل بودم که صدای انفجار مهیبی شهر را لرزاند. خبر آمد که دکتر بهشتی و یارانش را در ساختمان حزب جمهوری اسلامی شهید کرده اند.

رحمت خدا بر ایشان و ۷۲ شهید والامقام همراهش که امسال، سالگرد شهادتشان، با ایام شهادت مولا امیر المومنین علی (ع) قرین گشته است.

شهید بهشتی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 549931

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =