غلامعلی رجایی در یادداشتی در روزنامه شرق، پیرامون جنجال اخیری که بر سر خاطره رئیس مجمع تشخیص مصلت از همسر امام راحل نقل کرد،نوشت:

ساعت ٩:٤٥ دقیقه شب به نوه گرامی امام خانم لیلی بروجردی تلفن زدم و گفتم هرچند آقای هاشمی گفته‌اند نیازی به پاسخ به این اهانت‌ها و تهمت‌ها نیست ولی برای درج در تاریخ و افشای تهمت تخریب‌گرانی که منتظرند ایشان چیزی بگوید تا همه با هم به نفی آن بپردازند، قصد دارم دراین‌باره از زبان شما حقیقت امر را بیان کنم.

  نوه گرامی امام ضمن تأیید گفته‌های آقای هاشمی گفت: آن شب من و دختر خردسالم و مادرم در خدمت خانم امام بودیم. خانم، میهمان داشتند. غروب که میهمانان رفتند و هوا تاریک شد جناب آقای هاشمی و خانمشان به منزل امام آمدند. وقتی آقای هاشمی و خانواده تشریف آوردند، پس از احوالپرسی متعارف، خانم به ایشان گفت شما نمی‌خواهید برای ریاست‌جمهوری اسم‌نویسی کنید؟ آقای هاشمی گفتند: نه، من چنین قصدی ندارم. افرادی هستند و من هم کمکشان می‌کنم. خانم خیلی محکم به آقای هاشمی گفتند: آقا- امام- به امید شماها بودند. شما می‌خواهید این مملکت و این انقلاب را به دست کی‌ها بسپارید؟ شما اینها را می‌شناسید؟ بعد از این جملات آقای هاشمی گویی یکه‌ای خوردند و برای لحظاتی سکوت سنگینی بر اتاق و جمع حاکم شد. چون اساسا خانم کم حرف می‌زد. بعد از دقایقی که آقای هاشمی و خانمشان رفتند، به خانم گفتم: خانم، شما چرا اینقدر قرص و محکم با آقای هاشمی حرف زدید؟ گفتند: برای این انقلاب دلم می‌سوزد. آخر من می‌دانم آقا - امام- چقدر برای این انقلاب خون دل خورد.

خانم بروجردی درباره ملاقات احمدی‌نژاد با همسر امام در سال ٨٤(که پروین احمدی نژاد نقل کرده است ) گفت: پس از اینکه او رئیس‌جمهور شد با همسرش غروب به ملاقات خانم آمد. خانم خیلی صریح به ایشان گفت من به شما رای ندادم؛ البته من به آقای هاشمی رأی داده‌ام و شما را نمی‌شناختم. شما هم جوان هستید و ان‌شاءالله بتوانید به کشور خدمت کنید. این هم ماجرای دیدار ایشان با خانم بود.

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 409713

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =