مهدی فخیم‌زاده کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون، زندگینامه خوود نوشتش را با عنوان «سینما و من» روانه بازار نشر کرده‌است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فخیم‌زاده که این کتاب را به به طور خصوصی و توسط آموزشگاه سینمایی هنر و اندیشه منتشر کرده هدفش را انتقال تجربیاتش به مشتاقان بازیگری و سینما عنوان کرده؛«مشتاقانی که بی‌صبرانه برای ورود به دنیای سینما و بازیگری لحظه‌شماری می‌کنند بی‌آنکه از خود بپرسند آیا بضاعت و توانایی چنین کاری را دارم؟»

حالا مهدی فخیم‌زاده در این کتاب می‌خواهد به این مشتاقان نشان دهد که چگونه توانسته بدون پول و پارتی و چهره آنچنانی بیش از چهل سال در تئاتر و سینما و تلویزیون حضور مداوم داشته باشد.

اما فخیم‌زاده اهداف دیگری هم در پی نوشتن و انتشار این کتاب دنبال می‌کند. یکی از آنها فعالیتش در سینمای قبل از انقلاب است. او او در این‌باره می‌نویسد: «در گروه پاسارگاد به رهبری استاد فقید حمید سمندریان تجربه اندوخته بودم، لیکن وقتی تصمیم گرفتم به صورت حرفه‌ای فعالیت کنم، خواسته و یا ناخواسته به درون سینمای بدنه و تجاری قبل از انقلاب افتاده و خودبخود با فضا، روابط و شخصیت‌های مرسوم و متداول آن روزگار محشور شدم که البته هیچ ارتباطی با سینمای روشنفکری و حمایتی نداشت.»

حضور فخیم‌زاده در تحولات سینمایی و راه‌اندازی سینمای بعد از انقلاب و روایت نحوه شکل‌گیری صنوف سینمایی و دگرگونی‌های بعدی علت دیگری‌ست، که این کارگردان برای نوشتن این کتاب به آن اشاره کرده است: «در لابلای این خاطرات خود به خود به تمام این تحولات اشاراتی دارم که بسیاری از آنها تاکنون ناگفته مانده‌اند و امیدوارم بتوانند برای پژوهندگان سینمای ایران مفید فایده باشد.»

کارگردان سریال «ولایت عشق» همچنین در مقدمه کتاب خود به پرسشی پاسخ داده که می‌تواند برای خیلی‌ها پیش بیاید. این که چرا او هم مثل خیلی‌های دیگر به جای مصاحبه و ضبط خاطرات، خودش دست به کار نوشتن شده است. پرسشی که او این چنین پاسخش را داده است:‌«حقیقت این است که یک بار چنین تجربه‌ای داشته و از نتیجه‌اش (حداقل خودم) راضی نبودم. دو یا سه سال پیش جواد طوسی منتقد و سینمایی نویس معروف با من تماس گرفت و پیشنهاد کرد که خاطراتم را برای حفظ و نگهداری در آرشیو تشکیلات موزه سینما تصویربرداری کنیم. (البته این کار منحصر به من نبود و قبلا با تعداد دیگری از دست‌اندرکاران هم صحبت کرده بودند.) به احترام طوسی پذیرفتم. به همراه عباس بهارلو، سینمایی‌نویس معروف آمدند و در دو جلسه بیش از یازده ساعت صحبت کردیم و همه را ضبط تصویری کردند و اینطور که خودشان می‌گفتند مصاحبه خوبی شد ولی من اصلا رضایت نداشتم. چندین روز ذهنم درگیر این مصاحبه بود. چه سخنانی که باید می‌گفتم و نگفتم و چه حرف‌هایی زدم که نباید به زبان می‌آوردم. از تقدم و تاخر مطالب هم راضی نبودم. بالاخره به این نتیجه رسیدم که تمام مصاحبه‌ها با همین مشکل روبروست. این مصاحبه‌کننده است که با سوال‌هایش به گفت‌وگو جهت می‌دهد و تو را به سویی می‌برد که میل و خواسته اوست و قالب و محتوای مصاحبه را او تعیین می‌کند و تو اختیار چندانی در انتخاب مسیر و گزینش کلام نداری و در حقیقت صاحب و مالک گفت‌وگو مصاحبه‌کننده است نه مصاحبه‌شونده. در نتیجه این بار دلم نمی‌خواست همان اتفاق تکرار شود، دلم می‌خواست خاطراتم را به همان شکلی با مخاطب در میان بگذارم که در ذهن خودم حضور دارند و تقدم و تاخر و گزینش با خودم باشد.»

مهدی فخیم‌زاده از این کتاب به عنوان سفرنامه نام برده است نه زندگینامه: «بهرحال آنچه پیش روی شماست پیش از آنکه زندگینامه باشد سفرنامه است. سفرنامه کودکی جنوب شهری که از سالن سینمایی مخروبه شروع کرد و تا صحنه تئاتر و پرده سینما و جعبه تلویزیون ادامه یافت. سفری که بیش از چهل سال طول کشیده و در این سفر دور و دراز از وادی‌های دل‌انگیز و دل‌آزار، از دره‌ها سرسبز و لم‌یزرع و از چشمه‌های جوشان و خشک شده عبور کرده و هنوز در راه است و ظاهرا مقصدی مقابلش نمایان نیست. هر چه هست راه است و راه است و راه.»

57۲۴۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 366402

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
    0 1
    اسم این سفر نامه افای فخیم زاده چی هست؟