تحلیل پوشش خبری انتخابات بریتانیا؛ «گسست رنگ‌ها» در «پرده سرای رسانه ای»

این یادداشت را حدود دو سال پیش دکتر تژا میرفخرایی مدرس ارتباطات، در زمان انتخابات انگلستان نوشته بود. او در این متن به تحلیل رسانه ای شکست براون در انتخابات پرداخته و سقوط امپراتوری بریتانیا را پیش بینی کرده بود. این یادداشت با توجه به اتفاقات اخیر بریتانیا منتشر می‌شود.

تژا میرفخرایی: پوشش اخبار مربوط به انتخابات بریتانیای کبیر بار دیگر موضوعیت این سئوال قدیمی را اثبات کرد که براستی وظیفه رسانه ها به هنگام پوشش یک رویداد بزرگ خبری چیست؟ آیا  رسانه ها "باید" پرده پوشی کنند یا پرده دری و یا آنکه همچون آینه ایی شفاف تصویری بدون شکست و غیر مخدوش از واقعیت را منعکس سازند؟ این سئوال البته برای آلتهاوزر، نشان از یک پرده پوشی نظری دیگر دارد، چرا که به اعتقاد وی رسانه ها، نیستند مگر ابزاری ایدئولوژیک ، در خدمت نظام قدرت. رسانه ها، از ورای پرده های ایدئولوژیک، جهان را به رنگ قدرت های حاکم بر یک نظام سیاسی به تصویر می کشند. و بنابراین ابزاری بیش برای بسط ایدئولوژی حاکم، نیستند. اما در هر صورت نمی توان فراموش کرد که "عدم سوگیری" یا "بیطرفی خبری"، مبحثی است که عمدتا در رابطه با جناح ها و احزاب سیاسی حاکم، معنا پیدا می کند و الزاما ناقض نقش "ابزار گونه" رسانه ها در جهت "بسط ایدئولوژی حاکم" نمی باشد.

  "بیطرفی بی بی سی"؛ مدیریت " یک زلزله سیاسی خاموش"

بی بی سی، در رابطه با خبر های داخلی، با بیطرفی مثال زدنی خود، نمادی مناسب برای مسئولیت رسانه ایی محسوب می گردد. رسانه ایی که با بیطرفی کامل خبر های مربوط به جناح های مختلف قدرت سیاسی را منعکس می نماید تا نقش خود را در شرایط امروزین بریتانیا با دقت کامل بازی نماید.

در طول شبی که آرای مردم دربریتانیای کبیر شمارش می شد، بی بی سی به شکلی کاملا بیطرفانه به تحلیل و انعکاس اخبار مربوطه پرداخت. اما در صبح آنروز بی بی سی به پرده پوشی "واقعیتی" اقدام کرد که کلیت نظام حاکم بر این کشور و همه جناح ها و احزاب در گیر در این نظام را شامل می شد. دلیلی که بی بی سی توانست به آسانی ابعاد این واقعیت را از چشم عموم مردم بریتانیا و جهان پنهان دارد، بیطرفی حزبی این رسانه جمعی بود که نه تنها در طول شب انتخابات بلکه طی سالیان متمادی بخوبی مشهود بوده و اعتماد مخاطبان  را جلب کرده بود.

آنچه در انتخابات اخیر بریتانیای کبیر گذشت را تنها می توان یک زلزله وحشتناک سیاسی محسوب داشت، و بی بی سی در عین بی طرفی در انعکاس اخبار مربوط به انتخابات نه تنها وظیفه اصلی خود مبنی بر خبر رسانی بیطرفانه را به خوبی بازی کرد، بلکه با پرده پوشی هوشیارانه ایی توانست بریتانیا را از عواقب داخلی و خارجی این زمین لرزه سیاسی محفوظ نگاه دارد. این زمین لرزه خاموش نشان می داد که بریتانیای کبیر دچار گسستی کاملا مشهود گشته است. گسستی که عواقبی وحشتناک در همه عرصه های بین المللی و داخلی می توانست برای این کشور در همه زمینه های سیاسی و اقتصادی در بر داشته باشد.

"واقعیت رنگی" در "قعر" آینه های "محدب" رسانه ایی

در شب انتخابات، آنگاه که نتایج یکی پس از دیگری اعلام می گردید، بی بی سی در پس انتخاب هر نماینده مجلس از هر حوزه ایی، رنگ حزب آن نماینده را بر آن حوزه می نهاد، بنابراین در فردای انتخابات، تصویر گرافیکی بریتانیای کبیر، مملو از رنگ های احزاب اصلی شرکت کننده در انتخابات می گشت. اگر به تصویر این گرافیک رنگی در صبح انتخابات با دقت نگاه کنیم، با یک زلزله وحشتناک سیاسی روبرو خواهیم گشت.

با کمی اغماض آماری، خواهیم دید که "انگلیس" کاملا "آبی" است، اما اسکاتلند عمدتا قرمز و بخشا زرد است. در ولز (مگر درچهار حوزه انتخاباتی آبی)، رنگ زرد غلبه انکار ناپذیری دارد ، در ایرلند شمالی نیز رنگ سبز غلبه دارد.

آری بریتانیا کاملا به رنگ های "متخاصمی" تقسیم شده بود که نشان از گسستی سنگین در بین ملت های شکل دهنده این اتحاد کبیر داشت. این گسست بوسیله تقسیم بندی رنگی بر روی نقشه بریتانیا کاملا مشهود بود، اما بی بی سی و تحلیل گران توانای آن هرگز حاضر به پرسش رسمی و علنی علل این گسست رنگ ها و ملت ها در مقابل دوربین ها نشدند.

آنها حتی سئوال نکردند که چگونه حزب کارگر قرمز، می توانست "انگلیس آبی" را "اداره" نماید. و چگونه "حزب محافظه کار آبی"، می توانست رنگهای متخاصم نمادین بر پهنه اسکاتلند، ولز و ایرلند را اداره نماید.

البته تحلیل گران توانای بی بی سی بخوبی این مسئله را درک کرده و از همان اوائل شب بخوبی ابعاد زلزله سیاسی را احساس کردند (اما دریغ از یک کلمه در توضیح و تبیین آن). جناح های گوناگون نظام سیاسی حاکم بر انگلیس نیز بلافاصله عمق این زلزله سیاسی را درک کردند و بر همین اساس سعی کردند تا برنامه های مناسب را برای مقابله با این زلزله سیاسی اتخاذ نمایند.

بی بی سی به مثابه یک رسانه جمعی به این زلزله سیاسی(تقسیم کاملا مشهود بریتانیا به رنگ های مختلفی که بخوبی نشان می داد که رای دهندگان هیچ مبنایی برای اتحاد نداشته بلکه کاملا از یکدیگر منفک شده اند) اشاره نکرد.

این سازمان رسانه ایی به دلیل بی طرفی جناحی، اعتماد لازم برای "پرده پوشی" این واقعیت تلخ از چشم "عموم مردم"را در نزد "مخاطبان" خود، در طول زمانی طولانی از فعالیت رسانه ایی، بمرور بدست آورده بود و اینک آنرا به مثابه سرمایه ای گرانقدر برای مدیریت بحرانی عمیق، هزینه می کرد.

مدیریت بحران

"اتحاد" شکل دهنده "دولت جدید" به مثابه یک نماد، معنایی ضمنی برای رای دهندگان در بر داشت؛ تلاش برای حفظ اتحادی که بریتانیا را کبیر ساخته بود. اما "این اتحاد"، در بر دارنده یک "معنای رسمی" دیگر نیز برای ملت های متفاوتی بود که در عرصه بریتانیا با یکدیگر زندگی می کنند. این معنای ضمنی را باید در مفهوم مشروعیت سیاسی جستجو کرد.

"نقشه گرافیکی بریتانیا" در فردای انتخابات به شکلی نمادین به رنگ های مختلفی تقسیم شده بود؛ هر رنگ نشانه ملیتی متفاوت بود(گرچه بطور رسمی هر رنگ تنها می توانست نمادی از یک حزب معین محسوب گردد). به همین دلیل،  "محافظه کاران آبی" احتیاج به همیاری حزبی دیگر (با رنگی دیگر) داشتند تا "مشروعیت" اداره اسکاتلند، ولز و ایرلند را کسب کنند.

گرافیک رنگی (از نقشه بریتانیا)در فردای انتخابات، نمادی بود از مخالفت رای دهندگان اسکاتلندی، ولزی و ایرلندی با محافظه کاران. اما رای دهندگان انگلیسی مشروعیت اداره انگلیس را به تمامی به محافظه کاران اعطا کرده و کوچکترین مشروعیتی برای حزب کارگر و گوردون براون اسکاتلندی قائل نشده بودند.

این زلزله سیاسی، در حقیقت، بحران مشروعیت را در پی داشت. مسئله تنها چند کرسی تا اکثریت مطلق نبود، بلکه مسئله مشروعیت یک حزب برای اداره "کل بریتانیا" یا اداره "تنها قسمتی از بریتانیا"، بود. رای دهندگان به هیچ حزبی چنین مشروعیتی را اعطا نکرده بودند. دولت اتحاد تلاشی بود جهت کسب مشروعیت برای اداره کل بریتانیا.  

اما این همه، امکان پذیر نمی شد مگر از طریق مدیریت بحران بوسیله بی بی سی. در حقیقت تشکیل دولت اتحاد نیز خود تلاشی بود برای مدیریت بحران. اما یک اشاره از سوی رسانه های انگلیسی و مخصوصا بی بی سی می توانست بحران را چنان گسترده سازد که دامنه های آن، بحران اقتصادی و سپس سیاسی گسترده ای را دامن زند که کمترین عواقبش، در دراز مدت، پایان اتحاد کبیری بود که بریتانیا را بر نقشه جهان قرار داده بود. 

بی بی سی توان این پرده پوشی برای حفظ نظام را مدیون بی طرفی مشهود خود می باشد. بیطرفی خبری آنها باعث شکل گیری اعتماد عمومی مخاطبان شده بود. اعتماد مخاطبان به آنها باعث شد تا بی بی سی و سایر رسانه های "انگلیسی" قادر گردند تا حداقل در این مرحله و در کوتاه مدت "پرده" بر گسستی بیفکنند که یک "زلزله سیاسی خاموشی" محسوب می گشت. زلزله ایی که از چشم و گوش مخاطبان پنهان نگاه داشته شد تا بریتانیا حداقل در شرایط فعلی و برای مدتی دیگر همچنان کبیر باقی بماند. مدیریت بحران از طریق پوشیده نگاه داشتن "واقعیت" در بریتانیا بدون وجود رسانه های مورد اعتماد همچون بی بی سی هرگز امکان پذیر نبود. و البته رسانه هایی چنین مورد اعتماد هرگز بدون وجود بیطرفی خبری امکان پذیر نمی گردیدند.



IDEOLOGICAL APPARATUS

هر رسانه ایی را می توان یک ابزار ایدئولوژیک محسوب داشت اما رسانه های اصلی هر جامعه ایی ابزاری در خدمت ایدئولوژی قدرت یا قدرت های حاکم بر آن جامعه محسوب می شوند

البته در این مسئله نمی توان شک کرد که دولت اتحاد نشان دهنده پختگی و هوشیاری سیاسی گروه هایی است که به خوبی مسئله مشروعیت سیاسی را درک می کنند.

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 376141

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
    2 3
    متاسفانه در اين گزارش شناخت كاملي از مردم بريتانيا وجود ندارد و همين عدم شناخت باعث نوشتن مطالب غيرواقعي ميشود
  • بی نام GB ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
    1 2
    اگر بگیر و ببند می کردن ، حتما اسکاتلند از دست می دادند