بر اساس آمار و ارقام تعداد نمايندگاني كه در دور اول و دوم از ميان كساني كه ميثاق نامه اصلاحطلبان را امضا كردهاند به نظر ميرسد بيش از يكصد و سي نفر به مجلس راه يافتهاند. از ميان كساني كه به عنوان مستقلين شناخته ميشوند نيز تعدادي هستند كه حتي ميثاقنامه امضا ننموده اما از ترس رد صلاحيت كه تا بعد از تصويب اعتبارنامهها ادامه خواهد يافت خود را محافظهكار معرفي و يا در تبليغات خود را اصلاحطلب نناميده اما داراي طرز تفكر و گرايش اصلاحطلبي هستند و با همين ويژگي نيز توانستهاند از مردم راي بگيرند. در يك بررسي اجمالي گويا نمايندگاني كه خواهان انجام تغييرات اساسي نه تنها در مديريت مجلس بلكه كاركرد و نقش مجلس در تحولات كشور هستند، اكثريت دارند. البته اين ارزيابي اوليه قبل، به دور و جداي از بازيهاي رواني اقتدارگرايان مجلس براي ايجاد شائبه سياسي و قطبي كردن انتخاب رئيس مجلس و هيات رئيسه و يا تطميع و فشار بر نمايندگان و يا پيگيري روندهاي تخريبي است كه آنها شروع كرده اما اصلاحطلبان به اين بازي آگاه و در دام اين بازيها نخواهند افتاد. آنها با ايمان به حقانيت روش و برنامهاي كه براي بهبود و اصلاح روند و امور كشور دارند فقط به يك مبارزه عادلانه اقليت و اكثريت و استفاده از حقوق اكثريت و انجام وظايف خود در مقابل مردم و رعايت حقوق اقليت ميانديشند و نه زد و بند و بدهبستان سياسي مرسوم ولي ناحق.
البته در بسياري از موارد با راهبري رهبران اصلاحطلب و يا شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان همچون حمايت اصلاحطلبان قم از رئيس محافظهكار كنوني مجلس براي جلوگيري از راهيابي محافظهكاران اقتدارگرا و يا مهرورز به مجلس، افراد متمايل به محافظهكاران متعادل به مجلس راه يافتهاند كه تعدادي از اين نمايندگان نيز به سمت برنامههاي اصلاحطلبي تمايل پيدا خواهند كرد. زيرا نزديك شدن آنها به اقتدارگرايان مجلس باعث مرگ سياسي آنها شده و در بهترين حالت يا بايد به اصلاحطلبان بپيوندند و يا به محافظهكاران متعادل؛ زيرا مستقلين داراي سازماندهي و ارتباطات منسجم و يا رهبران تاثير گذار نبوده و با پيوستن به يكي از فراكسيونهاي اصلي ميتوانند تاثيرات آراي خود را در زمينه طرحها و لوايح مجلس قطعي كنند.
نتيجه انتخابات با همه اقداماتي كه در مقدمات آن صورت گرفت و به رد صلاحيت گسترده اصلاحطلبان منجر شد، نشان از آن دارد كه مردم آرامش، رفاه و كرامت و منزلت شهروندي خويش را طلب ميكنند كه خواسته زيادي نيست و نهادها و سازمانهاي حاكميتي و دولتي بايد سعي كنند به چنين خواسته هائي پاسخ سريع و مثبت دهند تا مردم را همواره در كنار و همراه خود داشته باشند. حضور وسيع مردم در پاي صندوقهاي راي و استقبال از ليستي كه به اميد معروف شد و در تهران در تركيب با انتخابات خبرگان ليست 16+30 نام گرفت، ضديت با انديشه، منش و روش محافظهكاري از هر نوع آن همچون اقتدارگرا، مهرورز يا معتدل و اعتماد به اصلاحطلبان كه در اين دور از انتخابات مظلوم واقع شده بودند روند جديدي از نحوه تعامل ملت با حاكميت را رقم زد.
مردم به اميد بهبودي اوضاع داخلي همانند سر و سامان دادن به مذاكرات هستهاي و ايجاد فضاي تنفسي براي سياست خارجي ايران و حذف پروژه ايران هراسي در منطقه و جهان منتظر بهبود شرايط اقتصادي و معيشتي و ارتقا كرامت خويش و افزايش سطح مشاركت خود در تحولات سياسي اجتماعي هستند. شرط عقل ايجاب ميكند حكومت و دولت از اين حركت مردم استقبال نموده و شرايط پاسخگویي به نياز و خواستههاي مردم را فراهم نمايد. اگر بخش عمدهاي از مردم كشور به دليل اعتماد به اصلاحطلبان به ليستهاي آنان راي دادند براي اميدي بود كه به مسئوليت پذيري آنان براي اجابت به خواست آنان مبني بر اميدشان به تغيير بود و نه وادادگي و نظريهپردازي خيالبافانه اميد به انجام اصلاحات از سوي محافظهكاران. اين امر ممكن نيست الا تن دادن به بازي اقليت و اكثريت و رعايت قوانين بازي سياسي و ايفاي نقش مثبت و سازنده اصلاحطلبان براي مسئوليتپذيري و پاسخگویي به ندا و خواست مردم به منظور حاكميت انديشه اصلاحطلبي و نقش داشتن اين انديشه براي بهرهبرداري از خرد جمعي و حل مشكلات فراروي كشور با برنامههاي اصلاحطلبي. انشاءالله!
منبع: روزنامه روزان مورخ شنبه 8.3.95
نظر شما