۰ نفر
۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۰

بسیاری از مردم در ایران و جهان امیدوارند که توافق هسته‌ای، روزنه‌های جدیدی را به سوی صلح پایدار و رونق سیاسی و اقتصادی در مناسبات ایران و غرب بگشاید. اگر سند توافق موفق به عبور از سد موانع داخلی در واشنگتن شود، به دشواری می‌توان تصور کرد که طرفین طی 15 سال آینده، دلیلی برای تخطی از تعهدات و نابود کردن توافقی که صلح را به ارمغان آورده، بیابند؛ اما سرانجام، خبرهای بد از راه خواهند رسید.

این اولین‌بار نیست که قدرت‌های بزرگ به‌واسطه دیپلماسی توانسته‌اند از وقوع جنگ‌های غیرضروری جلوگیری کنند. کنفرانس برلین در 1885 با شرکت همه قدرت‌های بزرگ برای حل و فصل اختلاف آلمان و فرانسه در رود کنگو و بار دیگر کنفرانس الجزیره در 1907 میان آلمان و فرانسه و با شرکت تقریبا همه قدرت‌های اروپایی و ایالات متحده موفق به حل دیپلماتیک بحران مراکش شدند؛ اما تنها هفت سال پیش از آغاز اولین جنگ جهانی همه کشورهایی که در کنفرانس‌های بین‌المللی با هم به توافق رسیده بودند پس از آن، تا سرحد نابودی یکدیگر پیش رفتند. آیا برخلاف این نمونه‌های تاریخی، دستیابی به توافق هسته‌ای در وین به خودی خود، احتمال وقوع جنگ میان ایران و ایالات متحده را در آینده از میان خواهد برد؟ متاسفانه دلیلی وجود ندارد که این دستاورد دیپلماتیک ماندگارتر از نمونه‌های مشابه در تاریخ باشد؛ مگر آنکه کوششی مضاعف برای از میان بردن ‌انگیزه‌ها و استعداد جنگ پیش از فرارسیدن چنان روزی، به‌کار گرفته شود. مطابق با توافق برجام، بسیاری از محدودیت‌های ایران در توسعه فعالیت‌های هسته‌ای و حتی سطح و گستره غنی‌سازی در 10 تا 15 سال آینده برچیده خواهد شد. برجام تعیین نمی‌کند که پس از خاتمه عمر توافق، فعالیت‌های هسته‌ای ایران چه سرنوشتی خواهد داشت. قدرت‌های غربی ممکن است در آینده با متوسل شدن به این عدم تعیین‌تکلیف بکوشند تا محدودیت‌های برجام را بار دیگر تمدید کنند؛ به‌ویژه اگر تا آن زمان، مناسبات ایران و ایالات متحده همچنان مکدر باقی بماند. در این‌صورت غرب شاید این‌گونه استدلال کند که پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام در 15 سال گذشته، نمی‌تواند اطمینان دهد که بدون ادامه اعمال محدودیت‌های سختگیرانه، در آینده نیز ایران به سمت تولید تسلیحات هسته‌ای نخواهد رفت. در واقع تمامی ‌انگیزه‌هایی که امروز برای غرب به‌منظور تحمیل محدودیت‌های فنی و سیاسی موضوعیت دارند، در 15 سال آینده نیز وجود خواهند داشت. ایران نمی‌تواند تمدید نامحدود برجام را بپذیرد؛ چون لازمه چنین پذیرشی، قرار دادن ایران در یک قرنطینه حقوقی است و اگر ایران قصد پذیرش آن را نداشته باشد، با فشارهای مشابه سال‌های گذشته، روبه‌رو خواهد بود؛ با این تفاوت که در 15 سال آینده ممکن است ایالات متحده توانسته باشد، اقتصاد خود را احیا کرده و با پایان دادن به جنگ‌های افغانستان، عراق و سوریه، در جایگاه ژئوپولتیکی مطلوب‌تری ایستاده باشد؛ یا حتی با کاهش وابستگی به نفت خلیج فارس، آسیب‌پذیری خود را به‌طرز قابل توجهی کاسته باشد.
ایالات متحده 15 سال فرصت دارد تا سیستم‌های دفاعی لازم را در اطراف ایران راه‌اندازی کند و با تقویت زیرساخت‌های نظامی در منطقه، تاثیر ضربات تلافی جویانه ایران را به حداقل کاهش دهد. تا آن زمان آمریکا می‌تواند یک معامله بزرگ را با چین پیرامون تایوان انجام دهد یا به هر ترتیبی با دادن مشوق‌هایی برای روسیه یا اعتمادسازی با این کشور، ‌انگیزه مسکو و پکن را برای مقاومت در برابر ایالات متحده درباره ایران و سیاست‌های خاورمیانه‌ای تضعیف کند. اگر آمریکای 15 سال بعد، همچنان جمهوری اسلامی ایران را بزرگ‌ترین دشمن خود قلمداد کند، چرا باید کمتر از امروز نگران افزایش قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران باشد؟ و چرا باید اجازه دهد که محدودیت‌های هسته‌ای در ایران که تا آن زمان خواهد توانست با سانتریفیوژهای IR-8 با سرعتی 20 برابر بیشتر، اورانیوم را غنی‌سازی کند، برچیده شود؟ آمریکای اوباما امیدوار است که طی این مدت، تغییراتی درون نظام سیاسی ایران، ما را به کشوری غرب‌گرا یا حداقل کمتر غرب ستیز تبدیل کند و اگر چنین اتفاقی نیفتاد، به گفته باراک اوباما « آمریکا تمام گزینه‌هایی را که امروز در اختیار دارد، 15 سال بعد هم خواهد داشت»؛ البته به انضمام اطلاعات دقیق‌تری درباره توانایی‌ها و محدودیت‌های نظامی و اقتصادی ایران. بدون وجود اراده‌ای برای از میان بردن سرچشمه‌های بی‌اعتمادی دو کشور، توافق برجام نه به‌سوی قله‌های صلح بلکه به‌سوی سراشیبی جنگ خواهد غلتید. ایران و آمریکا 15 سال فرصت دارند تا سوءظن‌های متقابل را کنار بزنند. آمریکا باید نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران را به منزله یک قدرت منطقه‌ای به رسمیت می‌شناسد و می‌باید از تمام مداخلاتی که این شناسایی را نقض می‌کند، دست بردارد. در سوی مقابل ایران باید اطمینان دهد که به دنبال نابود کردن منافع غرب و ایالات متحده در یکی از کانونی‌ترین مناطق جغرافیایی جهان نیست. 15 سال، بسیار کوتاه‌تر از آن است که موجب آرامش خاطر شود؛ ولی به اندازه کافی طولانی هست که دو کشور سوءبرداشت‌های خود را از نیات یکدیگر برطرف کنند.

منتشر شده در روزنامه فرهیختگان

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 442297

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد A1 ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۱
    1 1
    یک تحلیل عمیق و واقع بینانه. بنده تصورم این است که در آینده عمیقا به چالشهای بیشتری برخواهیم خورد، و با توجه به اینکه مسئولین اجرایی ما هنوز نتوانسته اند مشکلات کشور را حل کنند و به مشکلات هم افزوده اند. فقط با چالش با همدیگر، مسائل مهم کشور را به حاشیه می رانند.
  • بی نام IR ۰۵:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
    0 1
    مقاله خوبی بود؛ با نگاهی واقع بینانه و غیراحساسی.
  • یه دانشجو A1 ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
    0 0
    واقعا فکر میکنید مشکل ما با آمریکا فقط سوءبرداشته؟؟؟ " ایران باید اطمینان دهد که به دنبال نابود کردن منافع غرب و ایالات متحده در یکی از کانونی‌ترین مناطق جغرافیایی جهان نیست " دوست عزیز منظورت از منافع غرب چیه؟؟ غرب که از خداشه خاورمیانه بی در و پیکر باشه اینجوری راحت تر نفت خاورمیانه رو می دزده .... عربستان رو تحریک میکنه که برای مقابله با ایران قیمت نفت رو بیاره پایین هم خود احمقش داره ضرر میده هم ایران تنها کسایی که دارن سود میبرن غربیا هستن که نفت با کیفیت رو مفت میخرن... مورد دوم هم اینکه بهترین گزینه برای جلوگیری از گسترش اسلام به جون هم انداختن مسلمونا و علم کرن جماعت سلفی و وهابی به عنوان مسلمون تو دنیاست اونوقت شما از منافع غرب صحبت میکنی؟؟ کدوم منافع ؟؟...