مدیر یکی از تماشاخانه های خصوصی می گوید: زمانی که نتوانیم هزینه های سالن را تامین کنیم به هرکسی که تقاضای اجرا داشته باشد سالن می دهیم و این باعث افت کیفیت فضای تئاتر می شود. آسیب اصلی تماشاخانه های خصوصی همین مشکل است.

سمانه فراهانی: سال 89 بود که سالن های «آو» و «سه نقطه» به عنوان اولین تماشاخانه های خصوصی آغاز به کار کردند. با راه اندازی این سالن‌های کوچک و نه چندان استاندارد گروه‌‌های تئاتری با امکان تازه ای آشنا شدند. دیگر نیازی به انتظار در صف اجراهای تئاترشهر و ایرانشهر نبود و گروه‌های جوان‌تر هم می توانستند فضایی برای اجرا داشته باشند. سالن‌های اولیه کوچک بودند و معمولا در زیرزمین خانه‌ها و یا فضاهای غیرقابل استفاده احداث می شدند، اما کم کم سرمایه دارانی هم وارد این عرصه شده و سالن‌های بزرگ تری احداث کردند.

گروه‌های جوان از اجرا در این سالن‌ها که برخی حتی آگوستیک هم نیستند، رضایت دارند و معتقدند این فضاهای تازه به آن ها فرصت دیده شدن خواهد داد، اما بسیاری از پیشکسوتان تئاتر هنوز نسبت به این سالن‌ها بدبین بوده و آن‌ها را تنها پلاتوهایی برای تمرین می‌دانند. این افراد رشد قارچی سالن های تئاتر را دلیل اصلی مدعی شدن جوان‌های تازه کار می دانند و معتقدند رسیدن به اجرای عمومی باید چون گذشته دشواری‌هایی داشته باشد تا افراد پس از کسب تجربه لازم در مقابل مردم به اجرای برنامه بپردازند.

 

تماشاخانه های خصوصی چطور شکل گرفتند؟

محمد حسن نجفی؛ مدیرعامل تئاتر سه نقطه درباره شکل گیری سالن های خصوصی تئاتر می گوید: «سال 89 بابک مهری سالنی برای اجرای نمایش های خودش تاسیس کرد و پس از آن تماشاخانه ای در سه راه طالقانی گرفت که نام آن را «آو» گذاشت اما هنوز در آن از گروه های دیگر اجرایی نمی پذیرفت و تنها تئاترهای خودشان روی صحنه می رفت. ما همزمان با راه اندازی سالن «آو»، در تاریخ 21 خرداد ماه با حضور تعداد زیادی از هنرمندان تئاتری تماشاخانه «سه نقطه» را راه اندازی کردیم. به این ترتیب تماشاخانه «سه نقطه» اولین سالن خصوصی ساختارمند بود.»

او در ادامه می افزاید:«در نتیجه «سه نقطه» اولین سالن خصوصی بود که راه اندازی شد و براساس فراخوان اقدام به انتخاب گروه های نمایشی کرد. گروه ها براساس فرم درخواست، کف فروش و تعداد اجرا به صورت هفتگی اجازه نمایش در سالن ما را به دست می آوردند. بعدها سالن هایی که راه اندازی شدند براساس این شیوه اقدام به اجاره سالن به گروه های نمایشی کردند و این روش در روند تئاتر خصوصی ما نهادینه شد.»

نجفی با تاکید بر این که اولین مدیران سالن های خصوصی تئاتری و تحصیل کرده این رشته بودند، تصریح می کند: «من، بابک مهری، بهزاد مرتضوی، خیام بهار کاشانی و شاهین چگینی اولین کسانی بودیم که اقدام به راه اندازی تماشاخانه خصوصی کردیم. در اولین روزهای راه اندازی سالن ما حتی آگوستیک هم نبود اما کسی غر نمی زد و همه چیز با عشق جلو می رفت. حوزه تئاتر خصوصی به عنوان یک شغل پردرآمد شناخته نشده بود اما حالا برخی از این راه پول خوبی کسب می کنند.»

مدیرعامل تئاتر «سه نقطه» ادامه می دهد: «هرکدام از ما پنج نفر هدفی در ذهن داشتیم و بدون نظر گرفنن سود مالی اقدام به راه اندازی سالن کرده بودیم اما از یک جایی به بعد به جای آن که تئاتری ها سالنی برای اجرا داشته باشند فضای دلالی و متاسفانه تالارداری مانند سالن های عروسی در تئاتر راه افتاد. برخی سالن های خصوصی از گروه ها پیش پرداخت می گیرند در حالی که این نوع نگاه پیش از این در سالن های خصوصی مطرح نبود.»

به گفته نجفی، یک عده هم وارد عرصه تئاتر خصوصی شده اند و سالن هایی راه اندازی کرده اند که به هیچ وجه در تصور اولین سرمایه گذاران تماشاخانه های خصوصی نبود چون راه اندازی سالنی به این شکل سرمایه زیادی می خواست و مگر تئاتری ها چنین سرمایه ای داشتند.

او می افزاید: «من ابتدا یک سالن کوچک داشتم و حالا ساختمانی دو طبقه در اختیار دارم و بعید می دانم به این زودی ها امکان افزایش سالن داشته باشم. سال 92 صد در صد سالن من پر بود و 93 حدود 70 درصد و سال 94 حدود 50 درصد از سالن پر می شد، چون تماشاگر طی این سالن ها اجراهای بدی در برخی سالن های خصوصی می دید و از تماشای اجرا در این سالن ها دل‌زده شده بود.»

نجفی این عدم اعتماد در تماشاگر را به دلیل اجرا دادن به هر نوع نمایشی تنها به دلیل تامین بودجه سالن می داند و ادامه می دهد: «آرزوی من این است که ما مدیران تماشاخانه های خصوصی بتوانیم در هر ارگان دولتی دارای حمایت باشیم و از سیستم های دولتی خدمات بگیریم. سیستم نظارتی که می خواهد از من حمایت کند اما به دلیل نداشتن سیستم اصولی نمی تواند این کار را انجام دهد چه فایده ای دارد. به راحتی می توان حداقلی از بودجه تعریف کرد و به خاطر ایجاد آرامش میان تماشاخانه ها ماهانه مبلغی به آن ها اختصاص داد تا مدیران این تماشاخانه ناچار نباشند تنها به دلیل تامین هزینه های سالن خود به هرگروهی مجوز نمایش دهند.»

مدیرعامل تماشاخانه «سه نقطه» با تاکید بر این که استاندارد نبودن سالن های خصوصی هیچ گاه گروه های تئاتری را نمی رنجاند، می افزاید: «تنها برخوردهای غیرحرفه ای است که تئاتری ها را می رنجاند چون گروه هایی که برای اجرا سالن های خصوصی را انتخاب می کنند با امکانات این سالن ها آشنا هستند.»

او با اشاره به درصدی که تئاترشهر از گروه های تئاتری برای اجرا در سالن هایش دریافت می کند، خاطرنشان می کند:«امروز مجموعه تئاترشهر 20 تا 30 درصد از فروش گیشه را به خود اختصاص می دهد در حالی که این مجموعه با بودجه دولتی اداره می شود و در راستای حمایت از تئاتر نباید هزینه ای از گروه ها دریافت کند. از سوی دیگر بیش از 50 خانه به تماشاخانه خصوصی تبدیل شده اند که اگر ارگان های موظفی چون شهرداری و مرکز هنرهای نمایشی هر چه سریع تر اقدام به حمایت از آن ها نکنند همه سالن ها تا نیمه سال 96 از بین خواهند رفت.»

تماشاگران خصوصی دلزده شده اند اما این تنها مشکل تئاترهای خصوصی نیست. تجربه های برخی تئاتری ها مبنی بر اجرای نمایش در این سالن ها چندان موفق نبوده و برخی از استاندارد نبودن این سالن ها گله دارند.

 

مرکز هنرهای نمایشی طبق قوانینی به سالن ها مجوز دهد

علی سرابی که تجربه اجرای یک نمایش در سالن خصوصی را داشته است کمی از اجرا در این گونه سالن ها گله دارد اما ایرادات را متوجه مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد می داند و می گوید: «باید دید براساس چه قوانینی به یک سالن تئاتر مجوز فعالیت می دهند. من به عنوان کسی که سال ها در تئاتر فعالیت کرده و می خواهد خدمتی به جامعه تئاتر و البته سالن های خصوصی داشته باشد یک سالن خصوصی را برای اجرا انتخاب کردم. وقتی من که هفده سال است بی وقفه تئاتر کار می کنم به همراه نوید محمدزاده و ستاره پسیانی که هر دو سابقه بسیاری در تئاتر دارند به سالنی خصوصی می رویم، به آن ارزش می بخشیم. ما یک سوم درآمد گروه را بابت اجاره می دهیم اما با سالنی نه چندان استاندارد رو‌به‌رو می شویم. مرکز هنرهای نمایشی باید معیارهای سالن را بسنجد و بعد به آن‌ها مجوز دهد. در غیر این صورت من کارگردان مقداری کلاه سرم می رود. ایرادهای سالن را نمی دانم و وسط اجرا با این مشکلات مواجه می شوم.»

محمد رحمانیان هم یکی از کارگردان‌هایی است که تجربه خوبی از اجرا در تماشاخانه های خصوصی ندارد.او در این باره می گوید: «سال گذشته در یکی از این سالن‌های به‌ظاهر خصوصی با نام عمارت مسعودیه اجرا رفتیم. سالن فاجعه بود و دسترسی نه به گیشه بلیت فروشی وجود داشت و نه حتی  میکسر صدایی وجود داشت و با هزینه ای که ما به آن ها بابت اجاره ی سالن پرداخت کردیم این وسایل را خریداری کردند. این که نامش سالن نیست. من باقی سالن‌ها را ندیدم اما این سالن فاجعه بود. در تئاتر شهر گیشه‌ای وجود دارد و عده‌ای به شیوه سنتی بلیت خریداری می‌کنند، اما در آن تماشاخانه همه چیز آماتوری و ابتدایی بود. کما اینکه پشت سر این سالن‌ به ظاهر خصوصی مقامی دولتی ایستاده بود و فکر می کنم در بسیاری از این موارد می‌توان رد پای این مدیران سابق و فعلی را در این تالارهای خصوصی دنبال کرد.»

این کارگردان که به‌تازگی اجرای نمایش «مجلس ضربت زدن» را به پایان برده از سالن های دولتی هم گله دارد و می گوید:«سالن اصلی تئاتر شهر سالن قابل‌اعتنایی است و باید بازسازی شود. من از سال 83 که نمایش «اسب‌ها» را در آنجا اجرا کردم این موضوع را فهمیدم و به نظرم این سالن که در لیست مفاخر فرهنگی ما و یکی از بزرگ‌ترین سالن‌های خاورمیانه است باید هرچه سریع تر بازسازی شود. این سالن از همان سال 52 که ساختش ظاهراً به اتمام رسیده اشکالاتی داشته است.»

 

سالن های خصوصی مراقب باشند

نوید محمدزاده هم که تجربه ی اجرا در چند تماشاخانه خصوصی را دارد با ارائه پیشنهاداتی به این سالن ها می گوید: «سالن های خصوصی باید خیلی مراقب باشند که اتفاقی که برای برخی سالن های دیگر رخ داد برایشان رخ ندهد، چون به راحتی کنار گذاشته می شوند. این سالن ها خوبی ها و بدی هایی دارند. این که سالنی با ظرفیت چهل نفر زده شده و هرکسی با پرداخت پول می تواند در آن اجرا برود خیلی خوب نیست. گروه هایی که تازه وارد تئاتر می شوند باید با تلاش به اجرای عموم برسند و از اجراهای دانشگاهی کار خود را آغاز کنند. من پس از چند سال تلاش برای اولین بار در سال 88 و در سالن محراب روی صحنه اجرای عمومی رفتم. همین افرادی که دائم در سالن های کوچک نمایش های بی کیفیت روی صحنه می برند بعد از مدتی مدعی می شوند و می گویند من بازیگر سینمایی هستم که جایشان را تنگ کرده ام. اولویت من همیشه تئاتر بوده است و سال ها برای آن تلاش کردم.»

اشکان خطیبی هم که تجربه اجرا در این سالن ها را دارد آن ها را پلاتوهایی برای تمرین می داند و می گوید: «مگر در تهران سالن خصوصی درست و درمان و استانداردی وجود دارد؟ سالن‌های خصوصی پلاتو هستند نه سالن‌هایی برای اجرای نمایش حرفه‌ای. البته سالن‌های دولتی هم جز تالار وحدت مابقی حرفه‌ای نیستند. در همین سالن تئاتر شهر من باید برای هر اجرا 15 میلیون تومان هزینه صدابرداری پرداخت می کردم که مخاطب صداها را بشنود. با حداقل امکانات ممکن روبه‌رو هستیم و درواقع در سالنی اجرا می‌رویم که به لحاظ زیرساختی مشکلات بسیاری دارد.»

 اما این توقعات میان گروه های تازه کار و جوان وجود ندارد و آن ها به اجرا در سالن های خصوصی راضی هستند چرا که می توانند توانایی های خود را در سالنی کوچک بیازمایند و خود را برای اجرا در سالن های بزرگ آماده کنند.

 

چه حمایتی شده که نقد می کنیم؟

شاهین چگینی یکی از موسسان اولیه سالن های خصوصی اشکال اساسی تماشاخانه های خصوصی را استاندارد بودن یا نبودن نمی داند و می گوید: « درست است که برخی از تماشاخانه ها نقص هایی دارند اما باید دید این تماشاخانه ها را چه کسانی راه اندازی کرده اند و با چه بودجه ای؟»

او ادامه می دهد: «تمامی تماشاخانه های خصوصی از سوی افراد بدنه تئاتر ساخته و با هزینه شخصی احداث شده اند. این افراد شغل دیگری نداشتند و این نشان می دهد سرمایه گذاری در این حوزه برای سرمایه داران بیرونی جذابیتی ندارد. هر زمان سرمایه گذاری با حداکثر توان مالی وارد این حوزه شد باید استانداردهای لازم را هم داشته باشد اما چوب لای چرخ بخش خصوصی تئاتر گذاشتن دردی دوا نمی کند.»

 مدیرعامل تماشاخانه مشایخی با تاکید بر این که هیچ سرمایه گذاری برای سود شخصی به این حوزه وارد نشده است، تصریح می کند: «حال که تماشاخانه های خصوصی احداث شده و در اختیار تئاتر قرار گرفته اند ما نقد می کنیم که نقص دارند. همیشه با پدیده ها به همین شکل برخورد می شود. توقع این که سالن ها در بهترین حالت ممکن قرار داشته باشند توقع بالایی است چون حمایت مادی وجود ندارد.»

چگینی با بیان این که چرا هنرمندانی که نقد می کنند حمایت معنوی از تماشاخانه های خصوصی ندارند، خاطرنشان می کند: «مگر ما از مدیران سالن های خصوصی حمایت کرده ایم که این گونه آن ها را نقد می کنیم؟ مصطفی کوشکی 20 سال برای راه اندازی سالن تئاتر مستقل زحمت کشید اما شهرداری به بهانه این که سالن او مجوز فرهنگی ندارد سقف این تماشاخانه را خراب کرد و هیچ کس هم حمایتی از او انجام نداد.

او ادامه می دهد: «سالن تئاترشهر که دولتی است طبق استاندارد جهانی با سالن های درجه سوم هم برابری نمی کند چطور توقع داریم تماشاخانه های خصوصی مطابق استاندارد باشند؟ البته نقد بد نیست اما مسیری دارد که ما در حال حاضر در آن مسیر نیستیم. کمپانی سلطنتی بریتانیا شبیه به تماشاخانه های ما به صورت خصوصی اداره می شود اما این کمپانی سالانه 30 درصد از هزینه خود را از طریق حمایت های دولتی تامین می کند اما در ایران حمایتی وجود ندارد و باید کل هزینه ها را از طریق گیشه تامین کرد. با این روند گروه ها به سمت جذب مخاطب به هر طریق می روند و به این شکل فوتبالیست ها وارد تئاتر می شوند یا تئاترهای سخیف روی صحنه می روند.»

مدیرعامل تماشاخانه مشایخی درباره مشکلات بودجه ای تماشاخانه های خصوصی می گوید: «من به عنوان مدیرعامل تماشاخانه زمانی که هزینه ها را جمع می بندم اگر نتوانم هزینه های سالن را تامین کنم به هرکسی که تقاضای اجرا داشته باشد سالن می دهم و این باعث افت کیفیت فضای تئاتر می شود و این آسیب اصلی تماشاخانه های خصوصی است.»

در واقع حضور تماشاخانه های خصوصی با توجه به افزایش روزافزون مخاطبان و فارغ التحصیلان تئاتری در جامعه امروز ضروری است و حضور این سالن ها کمک بزرگی به جامعه تئاتری محسوب می شود اما مدیران تماشاخانه های خصوصی باید در انتخاب گروه های نمایشی تنها متوجه تامین هزینه نبوده و معیارهای کیفی را هم در نظر داشته باشند تا مخاطب با حضور در این سالن ها دلزده نشود. سالن های دولتی مانند ایرانشهر به تازگی با فراهم کردن تخفیف‌هایی چون عدم دریافت سود 20 درصدی از گروه های تئاتری شرایط خوبی را برای کارگردانان تئاتر فراهم کرده اند و این قانون صدماتی را به سالن های خصوصی وارد خواهد کرد. به طور حتم حمایت های دولتی می تواند مانع از اجراهای بی کیفیت در سالن های خصوصی و عدم تعطیلی این سالن ها شود.

 

58247

 

 

کد خبر 556680

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =