به گزارش خبرآنلاین، «رفوزهها» مجموعه آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد از سوی انتشارات نیستان به چاپ دوم رسید. کتابی خواندنیو دلچسب که کارنامه شعری ابوالفضل زرویی نصرآباد در طول بیست سال اخیر است. این مجموعه، تقریباً در بردارنده همه طنز سروده‌های زرویی است ؛ از «با معرفت‌ها» و «اصل مطلب» گرفته تا اخوانیات و اشعاری که پیش از این هیچ گاه، جایی چاپ و نشر نشده‌اند. حتی بسیاری معتقدند که شعر نوهای طنز زرویی (قالبی که او پس از انقلاب، احیا و ترویج کرد) به شدت بر نگاه و زبان شعر نو و نیمایی معاصر تأثیر گذار بوده است.
ناشر در معرفی زرویی به نقل خاطره و گفتاری تاریخی اشاره کرده و آورده است: «زرویی عبید زاکانی طنز معاصر است.» این جمله دکترسیدعلی موسوی گرمارودی در طلیعه تابستان 1389، نشان داد که پیش‌بینی زنده یاد کیومرث صابری فومنی در تابستان 1371، به وقوع پیوست است. گل آقا در پاسخ به سوال مصاحبه کننده روزنامه ابرار که می‌پرسید: «چشم امیدتان در طنز نویسی امروز به کیست؟» می‌گوید: «...قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بی صاحب نیست. طنز دارد جان می‌گیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ـ ملانصرالدین ـ (ابوالفضل زرویی نصر آباد) فقط 23 سال دارد! چراغ‌ها دارند روشن می‌شوند. شهر چراغانی خواهد شد...» ...
یکی از اشعار زرویی در این کتاب را در ادامه می خوانید:
گوش بگشا ای حسام الدین حسن!
تا بگویم قصه آن پیرزن
بگذر از آن پیرزن تا زین سبق
قصه ای دیگر بیارم بر ورق
تا نپنداری که خالی بسته ام
باز یک مضمون عالی بسته ام
بود دکانداری اندر شهر «ری»
کسب و کاری می نمود آن نیک پی
کاسبی می کرد از راه حلال
خود ندید او جز زیان و جز ملال
دید با این زحمت و این دردسر
کاسبی چیزی ندارد جز ضرر
دلخور از برنامه بازار شد
کار و بار او به کلی زار شد
چون «گران کردن» ز دولت دیده بود
وان حکایات دگر نشنیده بود،
جنس های خویش را اندر نهان
کرد با تقلید از دولت، «گران»
شب مصمم تا که در این راه شد
صبح فردا، محتسب آگاه شد
دستبندش زد که: «نفرین بر تو باد
این چه جرم است و چه ظلم است و فساد
باعث این کفرورزی کیست، کیست؟
هین بگو تا این گرانی چیست، چیست؟»
خواست تا لب واکند آن بینوا
گفت: «خاموش ای پلید بی حیا!
تا مصمم گشتی اندر راه کج
اقتصاد ملک را کردی فلج
باعث این نابسامانی تویی
بد تویی، قاتل تویی، جانی تویی
هست عمری زیر چنگال توییم
سیزده سال است، دنبال توییم»
مرد و زن گشتند گرد آن دو جمع
همچنان پروانه، گرداگرد شمع
کوس رسوایی در آفاقش زدند
خفت و تا می خورد، شلاقش زدند
شرح آن شلاق و آن خوف و خطر
«این زمان بگذار تا وقتی دگر»
زان عتابش عقده ای در سینه شد
لنگ لنگان بر در کابینه شد
گفت یکسر با وزیران ودود
آنچه در آن روز با او رفته بود
کای شما اندر گرانی اوستاد
«مر مرا تقلیدتان بر باد داد!»
از شما تقلید کردم، یک نفس
زان سبب افتاد کارم با عسس
رونق کار شما در چیست، چیست؟
این گرانی های اصلی، کار کیست؟
گفت یک تن زان میانه، کای عمو
هست رمز کار دولت در کدو
«خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد»
آن که عاقل بود، فهمید این کلام
بیش از این عرضی ندارم، والسلام
«رفوزه ها» در 440 صفحه و با قیمت 17500تومان منتشر شده است.
6060
نظر شما